خانه / تیم تحریریه آنتی‌مانتال (صفحه 6)

تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

مقاله” «روزهای خوشی» غرق در وجود: ساموئل بکت و جنس دوم (نگاهی به «روزهای خوشی» از منظر سیمون دو بووار)” نوشته‌ی سوزان هنسی (Susan Hennessy )/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری

روشن است که همواره متون مردانه‌ی اگزیستانسیالیست‌ فرانسوی برای رمزگشایی از ابهام آثار ساموئل بکت [Samuel Beckett] به کار آمده‌اند. ساموئل بکت، نویسنده‌ایی که اسم و رسم‌اش با فلسفه‌ی اگزیستانسیال مارتین اسلین [Martin Esslin] و «تئاتر ابزورد» گره خورده است. …

بیشتر بخوانید »

دو شعر از باب هیکاک (شاعر آمریکایی)/ برگردان: سینا کمال‌آبادی

باب هیکاک در سال ۱۹۶۰ در میشیگان متولد شد. سال‌ها یک کارگاه ریخته‌گری اتوماتیک موفق را اداره می‌کرد. سال ۱۹۹۵ اولین کتابش «افسانه‌ی روشنایی» را منتشر کرد، در حالی که هیچ مدرک دانشگاهی نداشت. هم‌زمان با انتشار چهارمین کتابش در …

بیشتر بخوانید »

شعر “من مارتین نیستم” نوشته‌ی میلاد خدابخشی

درد که دیده نمی‌شود باید کشیده باشی من که نقاش نیستم مرد رفت دل وا پا پس باید زنده‌زنده مُرده باشی باید… زن رفت در باز شد و حالا ناگزیر است بسته شود باید توی تاکسی نشسته باشی و رفته‌رفته …

بیشتر بخوانید »

داستان “ما و مطب ساحلی دکتر «ی»” نوشته‌ی مهدیه کوهی‌کار

ما همه اینجا آمده‌ایم تا دکتر «ی» را ببینیم. نشسته‌ایم توی بزرگ‌ترین سالن انتظار شهر، میان این دیوارها و زیر این سقف بلند شیشه‌ای. نفس داده‌ایم به هوای دم‌کرده‌ی این ساحل و چشم دوخته‌ایم به دریای این‌ شهر که وقت …

بیشتر بخوانید »

مقاله ” خلق برای قدرت زبان یا زبان قدرت” نوشته‌ی ساحل نوری

ژولیا کریستوا نخستین کسی بود که اصطلاح بینامتنی را به کار برد. او بینامتنی را با این جمله تعریف می‌کند: «هیچ متنی جزیره‌ای جدا از دیگر متون نیست» و یا به تعبیری دیگر همه‌ی متون از قبل نوشته شده‌اند و …

بیشتر بخوانید »

شعر “او محبوبش را فرامی‌خواند به آرامش” نوشته‌ی ویلیام باتلر ییتس/برگردان گروه مترجمین آنتی‌مانتال

«او محبوبش را فرامی‌خواند به آرامش.» می‌شنوم اسبان ظلمانی را، یال‌های بلندشان به‌لرز، سم‌ها آبستن غوغا، چشم‌ها سپیدرخش؛ بالاسویشان شمال، می‌گشاید شب سمج و خزان را، و شرق، خوشی نهانش را پیش از دمیدن صبح، می‌تراود غرب، با ژاله‌های بی‌رنگ …

بیشتر بخوانید »

شعری از “آریا خسروی”

نازی‌ت را سنجاق کردم به موی دخترکی اسرائیلی بشکن سکوت تا تجاوز کنم به سیانور از لای شیار تپه‌های خط مقدمی روی بالکن فکر کنم به پستان‌هات که جنگی کرده بود در بالکان می‌لیسم رواندا تا قوام بیابی گروهی بیاوری …

بیشتر بخوانید »

نقد شعر “خیانت کن به مادر” نقدی بر مجموعه شعر «در دست انتشار» نوشته‌ی محمد مروج

اسطوره یکی از مهم‌ترین ابزارهایی‌ست که نهادهای قدرت از طریق آن بر مردم یک سرزمین حکم‌رانی می‌کنند. آن‌ها به‌طور هدف‌مند از این ابزار در مقاطع مختلف بهره می‌گیرند تا سلطه‌شان مدام باشد. اسطوره‌سازی و اسطوره‌پروری می‌تواند دائمی یا مقطعی باشد …

بیشتر بخوانید »

مقاله “ادبیات و فرهنگ چگونه اسطوره‌ها را در دنیای امروز به خدمت خود می‌گیرد؟” نوشته‌ی علی عظیمی‌نژادان

نگاهی به پیچیدگی‌های رابطه‌ی میان اسطوره و ادبیات داستانی در جهان غرب گذری بر وضعیت اسطوره‌ها در دنیای امروز: ج.ف.برلین در مقدمه‌ی کتاب اسطوره‌های موازی می‌گوید: «زبان متعارف مردم غربی به صورت روزمره از اصطلاحاتی برگرفته از اسطوره‌ها ،به خصوص …

بیشتر بخوانید »

چند شعر از لانگ لیو (۱۹۸۰، تایلند) /برگردان: فائزه پورپیغمبر

لانگ لیو (متولد ۹ سپتامبر ۱۹۸۰) شاعر و نویسنده‌ی مشهور استرالیایی است. او در اردوگاه پناهندگان تایلند به دنیا آمد، جایی که والدینش از بیم رژیم سرخ خمر‌های کامبوج به آن پناه برده بودند. آن‌ها در سال ۱۹۸۱ به استرالیا …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “عطــر خـوش چــای” نوشته‌ی فریبا عنابستانی

مامان میل‌های بافتنی را توی دست‌هایش جابه‌جا می‌کند. نخ دراز کاموا را هزار دور می‌پیچد دور انگشت اشاره‌اش و دوباره شروع می‌کند، یکی زیر، یکی رو… نگاهم زل شده روی چین و چروک‌های صورتش که حالا دیگر قابل شمردن نیستند. …

بیشتر بخوانید »

چهار شعر از ایوب احراری

۱) به جهنم در دسترس که نباشی فیلمت می‌کنم که خنده‌ات کنند یا شعری که سوژه‌ات کند خواهی نخواهی می‌خواهمت نه برای اینکه برده‌ات کنم به تو محتاجم مثل آدم گونه‌ات سیب سرخ اینبار من زمینی‌ات می‌کنم پس بگو به …

بیشتر بخوانید »