خانه / تیم تحریریه آنتی‌مانتال (صفحه 5)

تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

داستان کوتاه “آدم شدم” نوشته‌ی ساحل نوری

آن‌قدر در خود فرو رفته‌ام که تنم کوچک شده. لباس‌ها روی بدنم عزا گرفته‌اند. هرچه انتظار از خودم داشتم ته کشیده. تنم شورش کرده. جدایی‌طلب شده و توطئه می‌چیند. پاهایم یک ‌سو می‌روند و دست‌هایم سر از یک جای دیگر …

بیشتر بخوانید »

نقد کتاب داستان «سرنثار» نوشته‌ی «مازیار عارفانی»/ منتقد: «محمد مروج»

در همه‌ی فرهنگ‌ها انسان‌هایی هستند که بود و نبودشان به چشم نمی‌آید. کسانی که ناخواسته زیر چرخ‌های حکومت له می‌شوند و ردی ازشان باقی نمی‌ماند. آن‌ها به خواست خود به دنیا نمی‌آیند و مجبورند در تمام طول زندگی بدوند برای …

بیشتر بخوانید »

شعر “دودکش‌پاک‌کن‌ها” نوشته‌ی ویلیام بلیک/ برگردان: نازیتا شاه‌ اسماعیلی

ویلیام بلیک، شاعر نقاش و عارف قرن هجدهم انگلستان بود. او را بعد از شکسپیر، تاثیرگذارترین شاعر انگلیس نامیده‌اند. او دغدغه‌های انسانی را دنبال می‌کرد و آن‌ها را با دیدگاهی عرفانی در آثارش بازتاب می‌داد. دودکش پاک‌کن‌ها نیز یکی از …

بیشتر بخوانید »

شعری بلند از غیاث‌المدهون/ برگردان: مصطفا صمدی

غیاث‌المدهون شاعر فلسیطینی‌الاصلی است که در سال ۱۹۷۹ در دمشق به دنیا آمده است و از سال ۲۰۰۸ در استهکلم زندگی می‌کند. دو مجموعه از آثار وی در سوئد و آخرین مجموعه‌شعرش، آدرنالین، در سال ۲۰۱۷ در میلان ایتالیا به …

بیشتر بخوانید »

شعری از “پژمان قانون”

دم را بر نقطه فرو گذاشت و گفت: امروز روز شدیدی است که پرنده‌ی مرده از دستان ما می‌پرد؛ پس آن مرد بازیافته بود که آب از جوش افتاده، افتاده بر زانوانش که بر سوراخی مهیب لرزیده بود. آن مرد …

بیشتر بخوانید »

مقاله “فانتزی‌های سطح بالا و سطح پایین از بازشناسی فمنیستی اسطوره‌” نوشته‌ی پاتریک دی مورفی [Patrick.D.Morphy]/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری

«این تکه‌هایی که در برابر تباهی‌ خود آوررده‌ام» رویکرد تی.اس.الیوت [T.SEliot ] و بسیاری دیگر از مدرنیست‌ها در استفاده از اسطوره در شعر است. با این حال، در بسیاری از شعرهای معاصر این‌گونه نیست. تفاوت به ویژه با مشاهده‌ی اسطوره …

بیشتر بخوانید »

“دوراهی” نقد شعر “طلسم” اثری از سامان بختیاری نوشته‌ی لیلا بالازاده

«طلسم» کاتی کوتی کلماتی کاتی کوتی کلماتی کلماتی رونده در راهی دور تا راهی دورتر از دور کلماتی چسبنده بر پایی لنگ از ابتدای این دروازه درهایی بسته تا دردی ناقص انسانی ناقص‌تر من می‌رسم نمی‌رسم می‌رسم نمی‌رسم می‌رسم نمی‌رسم …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “مسیح” نوشته‌ی ماریا فرناندا آمپوئرو/ برگردان: شایان جوادی

ماریا فرناندا آمپوئرو (اکوادور، ۱۹۷۶) ماریا فرناندا آمپوئرو نویسنده و روزنامه‌نگار اکوادوری (زاده‌ی ۱۴ آوریل ۱۹۷۶ در گوایاکیل) است. تمام کارهایی که تا کنون از وی منتشر شده، در ژانرهای داستان کوتاه یا ناداستان است. موضوع عمده‌ی کارهای او خشونت …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “بیمارستان سینا” نوشته‌ی امیرمحمد محدثی

حوالی شش صبح از صدای ناله‌های کاوه از خواب پرید. روی صندلی کنار تخت بیمار خوابش برده بود. کاوه همین‌طور که به ملافه‌ها چنگ می‌زد و ناله می‌کرد کلمات نامفهومی از زبانش بیرون می‌آمد. کلماتی که معلوم نبود از تأثیر …

بیشتر بخوانید »

شعری از “مهدی محمودی”

غم قدم می‌زد روی خط افق های‌های و خورشیدها سرخ از گریه خونی‌تر می‌شدند بی‌صدا تا غروب کنند و خواب سراغ مرا از شب بگیرد جفت‌پاهایم را چه کسی قلم کرد وقتی که من راه رفتم روی خطی سپید و …

بیشتر بخوانید »

شعری از “سحر یحیی‌پور”

زاری در محله‌های قدیمی یک طرف ترک آجرها جوانی چه کسی‌ست؟ که گیاهان بر مزارهای شریف خودسر می‌رویند _لای درزها_ تا هر کجا که مرزی نباشد مثل تهران که از هر طرف حصارهایش را انداخته‌ است و‌ پوست‌کلفتی‌اش را می‌شود …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “شوالیه، مرگ و شیطان” نوشته‌ی ولادی کوسیانسیچ/ برگردان: یاشین آزادبیگی

ولادی کوسیانسیچ (آرژانتین، ۱۹۴۱) Vlady Kociancich دانشجوی خورخه لوئیز بورخس بود و اولین مجموعه داستانش با عنوان شجاعت را در سال ۱۹۷۰ منتشر ساخت. رمانش هشتمین شگفتی (۱۹۸۲) با استقبال خوبی در اسپانیا و آرژانتین روبه‌رو شد. بعد از آن …

بیشتر بخوانید »