شاش تا چشمم را گرفته بود. سگ را میزدی تو آن سرما نمیرفت توی خیابان. یک چشمم به دیوار بود یک چشمم به پنجرهی همسایه. کل محل چراغشان خاموش بود الا این یک اتاق. نور صورتی دلم را گرم میکرد؛ …
بیشتر بخوانید »
تیم تحریریه آنتیمانتال ژوئن 19, 2021 داستان ۰
شاش تا چشمم را گرفته بود. سگ را میزدی تو آن سرما نمیرفت توی خیابان. یک چشمم به دیوار بود یک چشمم به پنجرهی همسایه. کل محل چراغشان خاموش بود الا این یک اتاق. نور صورتی دلم را گرم میکرد؛ …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژوئن 14, 2021 نقد شعر ۰
نگاهی به شعر«این برف» از مهرداد فلاح نویسنده: محمد مروج «این برف» این برف کلاغ میخواهد هرچه سیاهتر که بنویسی بهتر مشتی سنگ هم بردار وگرنه آنقدر که چشم هرچه آدم کور به قارقار نگاه کن! ببین چقدر شلوغ کردهاند …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژوئن 9, 2021 داستان جهان ۰
برای خواندن پردهی اول به لینک زیر مراجعه کنید. پردهی اول پردهی دوم صحنه مانند قبل است. وینی تا گردن در تپه فرو رفته است. کلاه بر روی سرش و چشمهایاش بسته است. سرش را نه میتواند بچرخاند و نه …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژوئن 7, 2021 شعر ۰
کاغذی از پیچ اللهِ همین پرچم که بپیچم چپ خیابان است وهزار رودخانهی سرخ که ریخته در آن و اخباری که از لهجهاش نمیدانم چرا تشنج نمیکند جهان هزاربار آمدم خودم را بخوابانم از این خیالی که تخت نمیشود… بازی …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 28, 2021 مقاله ۰
چکیده در این مقاله برآنیم تا برمبنای اولین مرحله از دستگاه پنجگانه اسطورهشناختی ژیلبر دوران، یعنی مرحله بازتاب، که بهعنوان اولین واکنش انسان در مواجهه با محیطی ناشناخته و جدید تعریف میگردد، به بررسی رویکردهایی بپردازیم که در اساطیر یونان …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 26, 2021 شعر ۰
مرا ببخش که اینگونه غریب افتادهای تو خاک میخوری من چوب بیخردی تو پا میخوری درمن انقلابی بهپا میشود وقتی حراج میشوی کف خیابان سعیده نائینی
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 22, 2021 شعر جهان ۰
یک آنزمان که من از احتیاج جوانی و شرم به سوی تو آمدم با تمنا تو خندیدی و از عشق من یک بازی ساختی حالا خستهای و دیگر بازی نمیکنی با چشمهای تاریک بهسوی من مینگری از روی احتیاج و …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 22, 2021 شعر جهان ۰
«ناخنها» به تو اندوه دادم تا مثل تقویمی تکرنگ از دیوارت بیاویزی آخر قلبم رو مثل جایی پاره بر آستینم است فکر میکردی به از هیچکجای تو تا هیچکجای خودم آنقدر فکر میکنم که راهی بیابم شاید؟ میدانم بهانهای ندارم …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 19, 2021 داستان جهان دیدگاهها برای نمایشنامه “روزهای خوشی(قسمت اول)” نوشتهی ساموئل بکت/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری بسته هستند
ترجمهی این نمایشنامه تقدیم به پدرم مردی سرشار تنها او به من آموخت که چهگونه زندگی کنم و چهگونه دوست بدارم و مادرم که داستانهای همهی عالم را در سینه دارد. ___________________________ شخصیتها وینی: زنی حدودن پنجاهساله ویلی: مردی حدودن …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 19, 2021 دستهبندی نشده ۰
this is a test
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 15, 2021 داستان ۰
یک توضیح: ایدهی اولیهی مجموعهی طنزگونهی «دنیای قُزقُزایی» چندی قبل متاثر از قصههایی مندرآوردی و البته الهامگرفته از آرکیتایپهای بستر ادبیات فولکلور پدید آمد. برای دخترم در شبهای تابستانی کویر قصه میگفتم. درواقع، با کمک خودش ماجراهایی بیهدف میبافتیم. از …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال آوریل 29, 2021 داستان, شعر, نشر ۰
سخن راندن از روانکاوی همواره برداشتهای متفاوتی بهدنبال دارد، بهخصوص اگر این مفهوم در نسبت با آثار هنری و ادبی قرار گیرد. البته باید دید که این برداشتها له و علیه چه دستگاهی هستند؟ بهشکل کلی، دانش روانکاوی از نوعی …
بیشتر بخوانید »