خانه / شعر / شعر “کاغذی” نوشته‌ی ساناز مصدق

شعر “کاغذی” نوشته‌ی ساناز مصدق

کاغذی

از پیچ اللهِ همین پرچم که بپیچم چپ
خیابان ا‌ست
وهزار رودخانه‌ی سرخ
که ریخته در آن
و اخباری
که از لهجه‌اش
نمی‌دانم چرا
تشنج نمی‌کند جهان

هزار‌‌بار آمدم خودم را بخوابانم از این خیالی که تخت
نمی‌شود…
بازی که نیست
نمی‌شود قایم باشیم و با‌ شک همه‌عمر…

در جهانی که سوم‌
خون مگر می‌شود که اول بشود؟!
مثل رنگ از صورت
تا هر سه ضلع‌مان نپرد نمی‌شود

– پس حالا که در اول‌م چرا
صورتم‌ گل‌های زرد می‌دهد مدام؟! –

نمی‌شود…
با‌ من بادبادکی‌ کاغذی
به شمایل مشت
خال ‌کوبیده از آن خیابان بر پشت
که هر چه می‌روم دور
بند نمی‌آید از من
این دنباله‌ی خون

ساناز مصدق

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *