خانه / تیم تحریریه آنتی‌مانتال (صفحه 10)

تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

شعر “زبون‌بسته” نوشته‌ی پویان فرمانبر

«زبون‌بسته» نوشتن نیاز به کلمه دارد کلمه‌ای مثل سکوت روی آب که بر پوست انسان می‌نشیند و گاه از چشم او چکه‌چکه… کلمه‌ای مثل دریا که خیس می‌کند همه و می‌گذرد تا کسی نفهمد تمام این دست ‌و ‌پا زدن‌ها …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “نویسنده” نوشته‌ی علی جلایی

شاش تا چشمم را گرفته بود. سگ را می‌زدی تو آن سرما نمی‌رفت توی خیابان. یک چشمم به دیوار بود یک چشمم به پنجره‌ی همسایه. کل محل چراغ‌شان خاموش بود الا این یک اتاق. نور صورتی دلم را گرم می‌کرد؛ …

بیشتر بخوانید »

نقد شعر “سیاه‌تر از کلاغ” نوشته‌ی‌ محمد مروج

نگاهی به شعر«این برف» از مهرداد فلاح نویسنده: محمد مروج «این برف» این برف کلاغ می‌خواهد هرچه سیاه‌تر که بنویسی بهتر مشتی سنگ هم بردار وگرنه آن‌قدر که چشم هرچه آدم کور به قارقار نگاه کن! ببین چقدر شلوغ کرده‌اند …

بیشتر بخوانید »

نمایشنامه “روزهای خوشی(قسمت دوم)” نوشته‌ی ساموئل بکت/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری

برای خواندن پرده‌ی اول به لینک زیر مراجعه کنید. پرده‌ی اول پرده‌ی دوم صحنه مانند قبل است. وینی تا گردن در تپه فرو رفته است. کلاه بر روی سرش و چشم‌های‌اش بسته است. سرش را نه می‌تواند بچرخاند و نه …

بیشتر بخوانید »

شعر “کاغذی” نوشته‌ی ساناز مصدق

کاغذی از پیچ اللهِ همین پرچم که بپیچم چپ خیابان ا‌ست وهزار رودخانه‌ی سرخ که ریخته در آن و اخباری که از لهجه‌اش نمی‌دانم چرا تشنج نمی‌کند جهان هزار‌‌بار آمدم خودم را بخوابانم از این خیالی که تخت نمی‌شود… بازی …

بیشتر بخوانید »

مطالعه روند گذر از دوران مادرسالاری به دوران مردسالاری در اساطیر یونان باستان با توجه به رویکرد بازتاب از دستگاه پنج‌گانه ژیلبر دوران نوشته‌ی یگانه شیخ‌الاسلامی

چکیده در این مقاله برآنیم تا برمبنای اولین مرحله از دستگاه پنج‌گانه اسطوره‌شناختی ژیلبر دوران، یعنی مرحله بازتاب، که به‌عنوان اولین واکنش انسان در مواجهه با محیطی ناشناخته و جدید تعریف می‌گردد، به بررسی رویکردهایی بپردازیم که در اساطیر یونان …

بیشتر بخوانید »

سه شعر از هرمان هسه/ برگردان: مصطفا صمدی

یک آن‌زمان که من از احتیاج جوانی و شرم به سوی تو آمدم با تمنا تو خندیدی و از عشق من یک بازی ساختی حالا خسته‌ای و دیگر بازی نمی‌کنی با چشم‌های تاریک به‌سوی من می‌نگری از روی احتیاج و …

بیشتر بخوانید »

شعر «ناخن‌ها» نوشته‌ی ویلیام استنلی مروین/ برگردان: ساناز مصدق

«ناخن‌ها» به تو اندوه دادم تا مثل تقویمی تک‌رنگ از دیوارت بیاویزی آخر قلبم رو مثل جایی‌ پاره بر آستین‌م است فکر می‌کردی به از هیچ‌کجای‌ تو تا هیچ‌کجای خودم آن‌قدر فکر می‌کنم که راهی بیابم شاید؟ می‌دانم بهانه‌ای ندارم …

بیشتر بخوانید »

نمایشنامه “روزهای خوشی(قسمت اول)” نوشته‌ی ساموئل بکت/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری

ترجمه‌ی این نمایشنامه تقدیم به پدرم مردی سرشار تنها او به من آموخت که چه‌گونه زندگی کنم و چه‌گونه دوست بدارم و مادرم که داستان‌های همه‌ی عالم را در سینه دارد. ___________________________ شخصیت‌ها وینی: زنی حدودن پنجاه‌ساله ویلی: مردی حدودن …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه “دنیای قُزقُزایی” نوشته‌ی مجتبا تجلی

یک توضیح: ایده‌ی‌ اولیه‌ی مجموعه‌ی طنز‌گونه‌ی «دنیای قُزقُزایی» چندی قبل متاثر از قصه‌هایی من‌در‌آوردی و البته الهام‌گرفته از آرکی‌تایپ‌های بستر ادبیات فولکلور پدید آمد. برای دخترم در شب‌های تابستانی کویر قصه می‌گفتم. در‌واقع، با کمک خودش ماجراهایی بی‌هدف می‌بافتیم. از …

بیشتر بخوانید »