لوسیل کلیفتون، نویسنده و شاعر آفریقاییتبارِ آمریکایی بود. او در بیستوهفتم ژوئن سال ۱۹۳۶ و در نیویورک به دنیا آمد. وی نه تنها اولین نویسندهی آمریکاییآفریقاییِ برنده جایزه راث لیلی، یکی از معتبرترین جوایز شعری آمریکا، بود، بلکه از اولین …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “میخواستم آینه را سخن بگویم” نوشتهی بهمن بابالویان
همهی این احوالاتی که شرح خواهم داد در یکی از ماههای سال خیلی گرم دو هزار و پنجاه میلادی اتفاق میافتد، یعنی سالی که آویزان است از وسط دو تا شقهی مهبل قرن بیست و یک میلادی، به همان اندازه …
بیشتر بخوانید »شعری از افسانه مرادی
لطفعلی خان آی لطفعلی خان که بر زینِ اسبت شبهای پیاپی در سریالی پیاپی شمشیر میزنی بگو گریم چشمهایت را دوست داری؟ خالِ زنخدانت را کدام ضلعِ تنهاییت بگذارم بهتر است؟ بگو تابهحال به این فکر کردهای در همان حال …
بیشتر بخوانید »نقد شعر “مخاطب تبدیل به تصویر میشود” نگاهی به شعر «بارانی» از بهزاد زرینپور/ نویسنده: پویان فرمانبر
«بارانی» به اینجا که رسیدی آینهها به تو پشت میکنند بههم میخورد آرایش گامهایت برمیگردی چیزی از قدمهایت به یاد زمین نمانده است به کولهپشتیات دست میبری جز مشتی خاکستر به چنگ نمیآوری جایی پا گذاشتهای که بهجای نام داغ …
بیشتر بخوانید »نقد شعر “صاحب این خانه کیست؟ ” نگاهی به شعر «صاحبخانه» از علیرضا کاهد/ نویسنده: لیلا بالازاده
صاحب این خانه کیست؟ نگاهی به شعر «صاحبخانه» از علیرضا کاهد نویسنده: لیلا بالازاده «صاحبخانه» واردنشده میخواهی از همه اعتراف بگیری: «چرا خونه تاریکه؟» کلیدها را میزنی مهتابی به لکنت میافتد ولی بالاخره به حرف میآید و همهچیز روشن میشود …
بیشتر بخوانید »شعر ” خورجین” نوشتهی بیرحان کسکین /برگردان: آیدا مجیدآبادی و تورگوت سای
بیرحان کسکین (Birhan Keskin) در سال ۱۹۶۳ در قرقلرایلی (Kırklareli) متولد شد. در سال ۱۹۸۶ در رشته جامعهشناسی از دانشگاه ادبیات استانبول فارغالتحصیل شد. سالها بهعنوان ویراستار در انتشارات مختلف کار کرد. اولین شعرش را در سال ۱۹۸۴ نوشت. همراه …
بیشتر بخوانید »شعری از هانیه بختیار
بر تخت سینهات به قبطی بنگار با یک تراشهی نازک از استخوان فک شانهی چپ تا شانهی راست نه دوّار، قلم بگردان چون احاطهی ماه بدر: زبانِ عصر بدکار است. میخ که بر انحنای گردن کشیدی نیایِ سومری در خون …
بیشتر بخوانید »مقاله “روانپریشسازی لکان: دلوز، گاتاری و ضد ادیپ” نوشتهی لوک کالدول/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری
در سال ۱۹۷۲، ضد_ادیپ نوشتهی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری مانند بمبی در بین روشنفکران فرانسه منفجر شد و با ایجاد یک حملهی جدلی گسترده بر سر عناصر بنیادین روانکاوی اورتدکس و مارکسیسم، این کتاب به سرعت تبدیل به یک …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “ملغمهای به نام زندگی” نوشتهی فرناز قربانی
زنهای سیاهپوش، کیپ تا کیپ هم، دور اتاق نشستهاند. خط چشم کشیده و کرمپودر مالیده و موهای زرد و قهوهای و شرابی؛ اما به احترام صاحب عزا که من باشم، لبهایشان بیرنگ و رو است. سحر هم همین کار را …
بیشتر بخوانید »“واشکافی ناسازههای ویرانساز” نگاهی به مجموعهی «در دست انتشار» اثر پویان فرمانبر/ نویسنده: منصور بابالویان
حضور ناسازهها در ساختار شعر به معنا شوک وارد میکند و درونمایهی اثر بهسمت سابورژن/ویرانسازی سوق داده میشود که اینکار بسیاران (hoi polloi) را فراری میدهد؛ تو گویی یک اوندینیست در اوج لذت کاریِ خود آنها را بهشاشیدن وا داشته! …
بیشتر بخوانید »شعر “تماشا شده” نوشتهی اولا هان/ برگردان: مصطفی صمدی
اولا هان شاعر و نویسنده آلمانی زادهی ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ میلادی است. او دانشآموختهی رشته آلمانیشناسی، جامعهشناسی و تاریخ در دانشگاه شهر کُلن است که در سال ۱۹۷۸ موفق به اخذ درجه دکتری ازهمین دانشگاه شده است. «قلبی بر سر» …
بیشتر بخوانید »شعری از محمدعلی حسنلو
چه خوابها که در سر داشتم وُ چه خارها که بر تن سیاه وُ الماسگونه طلا بودم در سرزمینتان ارزشمند بر سرایِ نخلها آنگونه که پندار نازکِ مردم میتوانست نجاتش را به رویایم گِره بزند به تجزیهی ابناء و انواعم …
بیشتر بخوانید »