چکیده مطالعهی حاضر چگونگی تجسم خیالی زندان را در ساحت یک مسالهی ساختاری-فرهنگی مورد بررسی قرار داده و همزمان با استفاده از روشهای روایی از زندان بهعنوان یک امر واقعی و خیالی در خلال روابط پیوستهی اجتماع با و دربارهی …
بیشتر بخوانید »شعری از “حدیثه سفری”
برای زنی که به آشوب میکشد غنچهای بخر که وقتی سر از آب میآوری بیرون گل شود! مجنون میمیرد و من لیلای فرهاد دیگری که دستش بدون مرز آلوده به میهنی دیگر است دیگر به یاد نمیآورم کشتارگاهی که سرود …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “چشم شهلایی” نوشتهی سحر حسنوند عموزاده
هر شب رأس ساعتِ هشت صدای جیغِ همسایه بالاییمان بلند میشود. من گوشهایم را میگیرم تا بهقول مادر زبالهدونی کسوناکس نشوم، اما مادر در این چندوقت تا صدایشان را میشنید پنجرهها را میبست؛ در تراس را چفت میکرد؛ دستمال بلندی …
بیشتر بخوانید »شعری از “صدف حیدریان”
مثل سگی که جنازهاش گلوی جاده را بسته است و مرگ لابهلای دندانهایش زندگی میکند میترسم و خوب میدانم تو که تنم بودی استخوانهایم را تنها خواهی گذاشت حالا که پوست از همهچیز غریبهتر و خون از همهچیز نزدیکتر است …
بیشتر بخوانید »یادداشتی بر «نام تمام مردگان یحیاست» اثر عباس معروفی/ نوشتهی حسین نظریان
صد البته که بهتر است اهالی داستان آثار یکدیگر را به بوتهی نقد بگذارند، اما بیتردید تضارب آرا موجب پیشبرد و همافزایی هنری است. با همین رویکرد بد نیست که هنرمندان رشتههای مختلف هنری در خصوص آثار یکدیگر موضع و …
بیشتر بخوانید »مقاله “جای امروز اسطوره” نوشتهی طلایه رویایی
چکیده اسطورهها که زمانی شالودهی تفکر، فلسفه و اخلاق را تشکیل میدادند کجا رفتهاند؟ و امروز کجا میتوان آنها را بازجست؟ این مقاله در پی پاسخ به این پرسشها صرفنظر از تعاریف کلی و رایجی که در مورد اسطوره وجود …
بیشتر بخوانید »چهارمین گاهنامهی ادبی آنتیمانتال ویژهی ادبیات و اسطوره
نخستین گاز ما به سیب سرآغاز پرسشهایی شد که هبوطمان را به دنبال داشت، به ادبیات گره خورد، با تخیل درآمیخت و برای کشف و دانستن چیستی خود، اسطورهها را پدید آورد. داستانهایی به ظاهر حقیقی که خدایان را میآفرید، …
بیشتر بخوانید »شعر “آهنگ کودکانه” نوشتهی اولا هان/ برگردان: مصطفی صمدی
«آهنگ کودکانه» روی تخت آواز میخواندم با برادرم در شبهای داغ تابستان پدرم یک رهرو بود ولی خسته بود و کوفته از گرما و قیل وقال در کارخانه نعره میکشید؛ ساکت! ما آرام همچنان میخواندیم پدر ولی گوشهایش را تیز …
بیشتر بخوانید »شعر “مرگ پسری” نوشتهی جان سیلکین/ برگردان: مهدی قاسمی شاندیز
جان سیلکین در خانوادهای مهاجر-یهودی در سال ۱۹۳۰ در شهر لندن چشم به جهان گشود و تا زمان جنگ جهانی دوم در آنجا زندگی کرد. وی در کالج ویکلیف و دالویچ تحصیل کرد. سیلکین نویسندهی بیش از ۳۰ مجموعه شعر …
بیشتر بخوانید »شعر “جزیرهای دلنزار” نوشتهی نزند بگیخانی/ برگردان: بابک صحرانورد
نزند بگیخانی، یکی از شاخصترین زنان شاعر کُرد، سال ۱۹۶۴در کردستان عراق متولد شده است. از او تاکنون چندین مجموعه شعر منتشر و برخی از آثارش به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسوی و سوئدی و فارسی برگردانده شده است. به تازگی …
بیشتر بخوانید »شعری از علیرضا مطلبی
ضخامت فریادم از هندسهی ملاحظات مشت مشت درون زده بود و طاغیِ طاقهای بَعدِ مُدرنم از یزدیِ به اصرارِ هوا، یزدیِ اغراقشده پیِ نماندن میریخت بلاتکلیفی آزادی، از استخوانِ هیچ دردی پنهان نبود وقتی استقرارِ پوسیدگی، لای سیودو دندان قاطع …
بیشتر بخوانید »شعری از زبیده حسینی
حالا که از هیزم ِ تو کم میشود این درخت و میشکند در حجم پس احتمالها صورت ِ یقیناند صورتی سرخوش از انهدام یا طور ِ دیگر برخاستن از تکرار (فرقش به بوسهای برمیگردد موازی ِ موهای خوابیده بر سنگ) …
بیشتر بخوانید »