کیست از من خستهتر؟ من معشوقهای داشتم مانند قطره اشکی در مردمک چشمهایم گیر کردە بود در روزی بهاری از سال هفتاد از چشمهایم جدا شد از آن روز تا به امروز من دیوانهای آن قطره اشک بینام و نشانم …
بیشتر بخوانید »
تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 7, 2020 شعر جهان ۰
کیست از من خستهتر؟ من معشوقهای داشتم مانند قطره اشکی در مردمک چشمهایم گیر کردە بود در روزی بهاری از سال هفتاد از چشمهایم جدا شد از آن روز تا به امروز من دیوانهای آن قطره اشک بینام و نشانم …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 7, 2020 نقد شعر ۰
یک پام که روی میز افتاده آقا آن یکی هم مثل بام، هوا دارد برای شام فردا این پا و آن پا «بکنم یا نه؟» از کجا دارد آب میخورد این بغض سری دارم که دل میکند «یادم نمیرود» هم …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 5, 2020 مقاله ۰
چکیده بارها به ما گفتهاند که نویسندگیِ خوب زادۀ عشق است نه آز. اما این تصویرِ رمانتیک از نویسندهای که، بیچشمداشت به پول، سخت کار میکند داستانی بیش نیست، داستانی که ریشههای آن به چند هزاره قبلتر بازمیگردد و امروز …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 5, 2020 شعر ۰
در اینجا چار زندان است به هر زندان دو چندان نقب در هر نقب چندین حجره در هر حجره چندین مرد در زنجیر… از این زنجیریان یک تن، زنش را در تب تاریک بهتانی به ضرب دشنهای کشته است …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 4, 2020 شعر ۰
باد ما را خواهد برد در شب کوچک من، افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دلهرهٔ ویرانیست گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ من غریبانه به این خوشبختی مینگرم من به نومیدی خود معتادم گوش …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 4, 2020 مصاحبه, مقاله ۰
جامعه شناس بدون وارث گئورگ زیمل، جامعه شناس و فیلسوف آلمانی، یکم مارس ۱۸۵۸ در برلین به دنیا آمد. پس از دریافت دیپلم، در دانشگاه فریدریش ویلهلم به تحصیل در رشته تاریخ، فلسفه و روان شناسی پرداخت و در کنار …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 3, 2020 شعر جهان ۰
سفید میشود صندلی در برف مثل هر چیز دیگری فربه… با اینحال حالش گرفته همیشه بیشتر از تختی کلاهی یا خانهای حتی تنها برای اینست صندلی تا متوقف کند برای هرکس لحظات کمی را که زودگذر و منعطفند …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 2, 2020 نقد شعر ۰
«جبر» میانِ این وسط آنقدر خودم را نمیکنم پیدا که شکایت از من چنان شاکی.. شبیه آن یکیست که دستم را گرفته بیهوا دو تنهایی بالای پُل قدمهای بیصدا کنار گرفته از زمین و زمان جایی برای اتفاق از آن …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 1, 2020 شعر ۰
و آن پرنده اگر تن به باد نمیداد نمیدیدی باد از کدام سوست نمیدانستی آتشِ یاقوت بر انگشتت از چه خاموش شدهست پس با همین خموشیده با همین نگین نامه را سر به مهر نما این نفیر زمستانی… این صدا …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 1, 2020 مقاله ۰
تبعیض علیه زنان فقط مسئلهای اجتماعی نیست، بلکه از پزشکی تا فناوری ظهور و بروز میکند. یکی از گلههای رایج مردان از زنان این است که هیچوقت گوشیشان را جواب نمیدهند. زنها گوشیشان را ته کیفشان میاندازند و اگر …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 30, 2020 شعر ۰
«از این راهها» از این راهها هم میتوانستی آمده باشی یا حتی آمده بودی که سرخسها اینگونه سر خم کردهاند از جنگل بلوط بالا رفتیم امرودهای نرسیده را تماشا کردیم و رسیدیم باران ایستاده بود و قارچها چترهایشان را زیر …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 29, 2020 مقاله ۰
چرا همه دربارهی فرهنگ حرف میزنند؟ آنهم زمانی که مسائل نسبتا مهمتری برای بحث هست. این ایده که همه چیز فرهنگی است، ایدهای که اینک در بینِ بخشهایی از جناحِ چپ غرب مُدِ روز است، به آموزهای تعلق دارد که …
بیشتر بخوانید »