اکبر میگفت تو از همان روز اول گم شده بودی. یعنی من خودم هم نفهمیدم کی و کجا گم شدم. نمیدانم چه کسی من را گم کرد که الان اینجا هستم. من با همهی آدمها اطرافم فرق میکنم. جمجمهام از …
بیشتر بخوانید »مقاله “مردمانِ جهان، یک سعیِ دیگر!” نوشتهی رائول ونهگم
جهان از پایه تغییر میکند تکانهی کوروناویروس فقط اجرای حکمی است که اقتصادی توتالیتر و بنیانیافته بر بهرهکشی از انسان و از طبیعت، علیه خودش اعلام کرده بود. جهانِ کهنه ازکارافتاده است و فرومیریزد. جهانِ نو، مستأصل و مبهوت از …
بیشتر بخوانید »شعر “بوی تو” نوشتهی شهرام شیدایی
“بوی تو” به خاک افتادهام و ردِّ پای تو را میبوسم از اینجا گذشتهای آن زمان که خواب بودهام از اینجا گذشتهای آن زمان که «فراموشی» هم در خاطره خود را تنها مییافت از اینجا میگذری از میانِ این کلمهها: …
بیشتر بخوانید »شعر “خانههای امن” نوشتهی برنارد اودانوگو/ برگردان: مهدی قاسمی شاندیز
“خانههای امن” به تازگی فهمیدهام که بهخاطر ترس از ماندن پشت درهای بسته کلیدهای یدک درب ورودی را در جیبهایم میگذارم اگر باد موی دماغ شود و درب خانه بیسروصدا پشت سرت بسته شود تو با دنیای بیرون تنها خواهی …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “عروسک سنگی” نوشتهی شکیبا معظمی
آدمهای لعنتی. آدمهای لعنتی یک عمر نفس کشیدن به من بدهکارند. انقدر هی زیرچشمی نگاه میکنند و ادا اطوار درمیآورند که از ترسشان نمیتوانم تکان بخورم. بدبختی این است که جرئت ندارند صاف توی چشمهایم نگاه کنند ولی بیخیال دزدکی …
بیشتر بخوانید »مقاله ” هابز علیه روسو: آیا ما ذاتا خوب یا بد هستیم؟” نوشتهی رابین داگلاس
سال ۱۶۵۱، توماس هابز، فیلسوف انگلیسی، نوشت که زندگی در حالتِ طبیعی ـــ یعنی وضعیتِ طبیعیِ ما خارج از سیطرۀ یک دولتِ سیاسی ـــ یک زندگیِ «منزوی، فقیرانه، حیوانی و کثیف، و کوتاه» است. کمی بیش از یک قرن بعد، ژان ژاک روسو در مخالفت با …
بیشتر بخوانید »شعر “آزادی” نوشتهی پل الوار/ برگردان کوردی: هلاله محمدی
آزادی برای پرنده ی در بند برای ماهی در تُنگ بلور آب برای رفیقم که زندانی است زیرا، آن چه میاندیشد را بر زبان میراند. برای گُلهای قطع شده برای علف لگدمال شده برای درختان مقطوع برای پیکرهایی که شکنجه …
بیشتر بخوانید »فراخوان جشنوارهی الکترونیکی کارگاهی چتفیکشن
فراخوان جشنوارهی الکترونیکی کارگاهی چتفیکشن ((در راستای حمایت از ادبیات الکترونیک، آنتیمانتال برگزار میکند.)) چتفیکشن به عنوان ژانر جدیدی از روایت داستانی محسوب میشود که در خانوادهی چندرسانهایها جای میگیرد. این ژانر ادبیات را با تکنولوژی پیوند میدهد و اثری …
بیشتر بخوانید »شعر «قرمز» از «داوود کلهری»
لحظهای چند پیش از چکاندن ماشه بر تپشهای پرهراس خویش مرد به خاطر آورد: – آه… تلخ… تلخ… شیرش حرام بود مادرم و پدر هیچ نسبتی با من نداشت! دایهتم پیرزنی بود چروکیده با سینههای خشک و دستانی زمخت و …
بیشتر بخوانید »نقد شعر «لیلاو» از «محمد مروج»
«لیلاو» هزاران حرف دارد هر قطره اشک زن مى شود زبان وقتى که اشک مى بارد از تنهائىِ لیلا زمان به آدم وفا نکرد وگرنه لیلا که شیطان بشو نبود زیبائىِ دخترِ بعدى؟ نه! معشوق من بعدِ صد هزار سال؟ …
بیشتر بخوانید »شعر «قطع نامه» از «رضا شنطیا»
فکر میکردم بچهی خوبی برای شعرهای تو هستم نبودم؟ فقط کمی با سطرهای برجستهات ور رفتم و دستم را روی نقطهی حسّاس اسمت گذاشتم از بنفش بدش میآمد! نه؟ تو اما دختر خوبی برای دستهای من بودی دستهای من دستهای …
بیشتر بخوانید »مقاله “چتفیکشن” نوشتهی مهدی قاسمی شاندیز همراه با چتفیکشنی از ساحل نوری
چت فیکشن: سبک جدیدی از روایت در عصر پسامدرن میتوان گفت که داستان به نوعی زاییدهی تخیل و دارای جهانی ساختمند است که در قلمرو خود واقعی مینماید. هر داستان بهعنوان یک مؤلفهی بارز از روابط انسانی دارای قدمت دیرینهای …
بیشتر بخوانید »