خانه / تیم تحریریه آنتی‌مانتال (صفحه 13)

تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

مقاله «از مسیح تا بورژوازی» نوشته «ژیل دلوز»

توضیح: «از مسیح تا بورژوازی» از متون مهم ژیل دلوز است که تاکنون ترجمه نشده بود. هگل‌ستیزی آشکار متن بی‌شک عنصر هیجان‌انگیز آن است. این دومین متنی است که دلوز نوشت. هردو متن آشکارا نشان از درگیری با سارتر دارند؛ …

بیشتر بخوانید »

نقدی بر کتاب «خاطرات لجنی» نوشته‌ی «معین ابطحی» / منتقد: «شکیبا معظمی»

«روایت‌گر، خود اسطوره ساز عصر جدید» پیوند اسطوره با زبان، از آن‌جا که هردو به استعاره پیوند خورده‌اند، انکارناشدنی است. در واقع اگر به زعم اکثر زبان‌شناسان قائل به این باشیم که واژه‌ای که برای دلالت به یک شیء به …

بیشتر بخوانید »

مصاحبه‌ی «هنر زندگی‌کردن یعنی کٌشتن روان‌شناسی: گفت‌وگوی میشل فوکو و ورنر شروتر» ترجمه‌ی «حسام امیری»

میشل فوکو بر خلاف دوست صمیمی‌اش، ژیل دلوز، سینه‌فیلی تمام عیار نبود و هرگز کتابی درباب سینما ننوشت. اگر فیلمِ چشم‌نوازِ من، پی‌یر ریوییر …، ساخته‌ی رنه آلیو، که بر اساس کتاب بررسی پرونده‌ی یک قتل فوکو ساخته شده را …

بیشتر بخوانید »

مقاله «لاکان در میدان علوم اجتماعی: آیا با لاکان می‌توان جامعه‌شناس بود؟» اثر «کامران مرادی»

تدبیر کند بنده و تقدیر نداند/ تدبیر بنده به تقدیر خداوند نماند بنده که تدبیر کند پیداست چه بیند/ حیله کند لیک خدایی نتواند [۱] آیا با لاکان می‌توان جامعه‌شناس بود؟ استاوراکاکیس در کتاب لاکان و امر سیاسی پرسش مشابهی …

بیشتر بخوانید »

نقد مجموعه شعر «شاهد بیاورید کمی‌ هم شیراز» از «م. عباسی»/ منتقد: «میلاد خدابخشی»

شعر رسانه است، بستر گردهمایی نشانه‌ها. این مجموعه را یک شهر در نظر می‌گیریم؛ شهری که در آن مسافری یک‌سر بیگانه‌ایم. مخاطبی که از” ترمینال ” وارد شهر می‌شود، غریبه‌ای که تابلوها را می‌بیند.‌ اسامی در این مجموعه سطرها را …

بیشتر بخوانید »

شعر «بدنی پر از جراحت» نوشته‌ی «تیرداد نصری»

بدنی پر از جراحت پنهان و آشکار… دهانی خونین که یک بار به تبسمی فرخنده دسته‌گلی پیشکش آزادی هدیه کرد… چشمانی باز با نگاهی ثابت… این منم افتاده در کوچه‌پس‌کوچه‌های فورست گیت لندن؟ من اما در میهنم هستم همچنان که …

بیشتر بخوانید »

چت‌فیکشن «به حساب احسان» از «شکیبا معظمی»

(۷:۰۵ صبح) K2 : بچه‌ها من دارم میرم پیش مشتری جدیف K2 : جدید* U5 : اوووو. از کجا پیداش کردی؟ K2 : یه رازه 😏 U5 : نخوردمش که W9 : هنوز قبلیه حساب نکرده بعدیو پیدا میکنیا ناقلا …

بیشتر بخوانید »

نقد مجموعه شعر «مرگ از مدام» از «احسان هاشمی»/ منتقد: «مهدی قاسمی شاندیز»

مفهوم روزمرگی در سرتاسر زندگی انسان رخنه کرده است و مسئله‌ی تکرار بر‌اساس تعریف فرد از زندگی موجب از خودبیگانگی وی با خود وجودی‌اش شده و در نتیجه جایگاهش درعالم گم می‌شود. در ارتباط با این حقیقت وجودی فرد، مارتین …

بیشتر بخوانید »

مقاله «نژاد، طبقه، تراژدی. نیچه و خیال اروپا» نوشته‌ی «آلبرتو توسکانو» ترجمه‌ی «مراد فرهادپور و بارانه عمادیان»

تلاش برای وحدت‌بخشیدن به اروپا و تبدیل آن به فرمانروای زمین… در مرکز فلسفه نیچه جای دارد و نه در حواشی آن. کارل لویت، «نیهیلیسم اروپایی» همگون‌سازی انسان اروپایی فرایند عظیمی است که نمی‌توان مانع آن شد: آدمی حتی باید …

بیشتر بخوانید »

نقدی بر شعر «جنگل» از «منصور بابالویان»

شعر «جنگل» لم داده‌ام بر تخت با جنگلی بر سر که خواب ندارد شاخه‌هاش شانه نمی‌شود این راه که مثل پیچ حیران رسیده‌ به و سبقت گرفته‌ از منی مثل او که در دل‌ش ماری مادری و حتا پله‌ای نیست …

بیشتر بخوانید »

شعری از “ساناز مصدق”

هرچه جان‌ می‌کَنَد باران رساناتر نمی‌شود اقیانوسِ میان‌مان و نمی‌رساند لب‌هات به من که مثل یک بطری کانادا‌ دِرای افتاده‌ام وسط این‌همه برف نارساناست اینهمه سیمِ لخت که میانِ ماست میانِ ما اینهمه گوشت‌ پلاستیکیِ با استخوان سفید‌ که مثل …

بیشتر بخوانید »