خانه / نقد شعر / نقد شعری از جان صدرا نوشته‌ی لولیا قهرمانی

نقد شعری از جان صدرا نوشته‌ی لولیا قهرمانی

از سیاره‌ای در دور دست
که دست نمی‌رسید دورش
کوبیدم به زمین چنان با سر
که آن طرف زمین همه
این‌جا کسی ندانست اما
زمینی نبودم
مگر هرگز نمی‌خواند کسی دیوان
دیوانه‌ها زمین را قروق
غرق می‌شوم هر سطر
ساحل را روی تنم
پرت می‌کند موج
واژه‌های داغ
برنزه می‌کند کلام
سلام!
تازه رسیدم نچین پسر
سرد است زمین چرا
نمی‌خواند مگر کسی
کاش می‌خوردم آن طرف
دور سیاره‌ای که دور
دور می‌شدم

نقد و بررسی

رنج بودن و زیستن، همواره از موضوعات مورد علاقه‌ی شاعران در دوره‌های مختلف زمانی بوده است و شاعران زیادی با توجه به نوع زیست و تجربه‌ی شخصی‌ خود به این موضوع پرداخته‌اند. این شعر نیز، حول محور همین موضوع صحبت می‌کند و شاعر سعی دارد نارضایتی خود را از تبعید به زمین بازگو کند. شعر را به سه اپیزود تقسیم و با توجه به رویکرد ساختارگرایی و نشانه‌شناسی مورد بررسی قرار می‌دهم:

اپیزود اول:
از سیاره‌ای در دور دست
که دست نمی‌رسید دورش
کوبیدم به زمین چنان با سر
که آن طرف زمین همه
این‌جا کسی ندانست اما
زمینی نبودم

در دو سطر اول شعر، شاعر از دنیای درون شکم مادر یا همان دنیای درون رحِم حرف می‌زند؛ سیاره‌ای که دست شاعر برای در آغوش کشیدنش به اندازه‌ی کافی بزرگ نبود. /کوبیدم به زمین چنان با سر/ که آن طرف زمین همه/ این‌جا کسی ندانست اما/ زمینی نبودم/ شاعر از لحظه‌ی تولد حرف می‌زند، لحظه‌ای که در اوج ناباوری، از سمت سر، از رحم مادر بیرون کشیده شده، از تولد خود غافلگیر و هرگز فکر نمی‌کرده از دنیای امن و راحت داخل رحم، وارد زمین شود و از طرفی شادی اطرافیانش از به دنیا آمدن خود را نیز درک نکرده و در عین حال فکر می‌کند کسی پی نبرده که او دنیای رحم را به دنیای خارج ترجیح می‌دهد و این موضوع او را به شدت متأثر می‌کند.

اپیزود دوم:
مگر هرگز نمی‌خواند کسی دیوان
دیوانه‌ها زمین را قروق
غرق می‌شوم هر سطر
ساحل را روی تنم
پرت می‌کند موج
واژه‌های داغ
برنزه می‌کند کلام

مگر هرگز نمی‌خواند کسی دیوان/ این سطر با سطرهای قبل که در اپیزود اول به آن اشاره شد در ارتباط است، شاعر دلیل این را ‌که کسی نفهمیده او زمینی نیست، با تعجب بیان می‌کند، گویی عدم زمینی بودن خود را در شاعر بودن خود می‌بیند و در این سطر اشاره به دیوان (مجموعه شعر یک شاعر) دارد و فکر می‌کند اگر کسی با تمام احساس و به دقت دیوان شعر می‌خواند و به دنیای شاعران نفوذ پیدا می‌کرد، او و دنیای شاعرانه‌اش را بهتر درک می‌کرد. /دیوانه‌ها زمین را قروق/ واژه‌ی دیوانه شاید کنایه‌ای به انسان‌های عاری از احساس و ماشینی است که زمین را تحت سلطه‌ی خود درآورده‌اند. /غرق می‌شوم هر سطر/ ساحل را روی تنم/ پرت می‌کند موج/ واژه‌های داغ/ برنزه می‌کند کلام/ شاعر در این سطرها از تکنیک فاصله‌گذاری استفاده کرده، لحظه‌ی سرایش را همچون خوردن موج دریا بر روی بدنش و واژه‌ها را همچون خورشیدی می‌بیند که وقتی کنار هم قرار می‌گیرند درون شعرش را می‌سوزانند.

اپیزود سوم:
سلام!
تازه رسیدم نچین پسر
سرد است زمین چرا
نمی‌خواند مگر کسی
کاش می‌خوردم آن طرف
دور سیاره‌ای که دور
دور می‌شدم

سلام!/ تازه رسیدم نچین پسر/ این سطر یک رابطه‌ی پیرامتنی با داستان «آدم و حوا» و اخراج‌شان از بهشت، به‌خاطر چیدن سیب دارد. شاعر به قدری از زیستن در رنج است که خود را لحظه‌ای در باغ عدن تصور می‌کند تا «آدم» را از چیدن سیب منصرف کند. /سرد است زمین چرا/ نمی‌خواند مگر کسی/ کاش می‌خوردم آن طرف/ دور سیاره‌ای که دور/ دور می‌شدم/ شاعر در این قسمت به نظر دچار نوعی حسرت است، حسرتی که در اپیزود اول هم مشهود و به آن پرداخته

شد و در دو سطر آخر باز هم به دنیای درون رحِم اشاره می‌کند، دنیایی که شاعر آرامش و امنیت کامل را در آن تجربه کرده و حالا در زمین خود را سرگردان و ناآرام یافته‌ است.
همان‌طور که در مقدمه اشاره شد، «رنج بودن» همواره از موضوعات مورد علاقه‌ی بسیاری از شاعران بوده و شعرهای زیادی در این باره سروده شده. این‌که شاعر باز هم به سراغ چنین موضوعی رفته، ضعف محسوب نمی‌شود، اما به نظرم می‌توانست با دیدگاهی متفاوت‌‌تر به این موضوع بپردازد؛ به عنوان مثال: سطر /تازه رسیدم نچین پسر/ که اشاره‌ای به داستان باغ عدن دارد، در شعرهای زیادی با این مضمون، به این موضوع اشاره شده و عمومن سعی در منصرف کردن «آدم» داشته‌اند. یا جایی که به «زمینی نبودن و سرد بودن زمین» اشاره شده، می‌‌توانست از نشانه‌های تازه‌تری استفاده کند و خاصیت چندتأویلی را در شعرش بالا ببرد. در قسمت‌هایی نیز، شاعر بدون تمهید خاصی وارد فضایی دیگر شده؛ مثلن از اپیزود دوم که فاصله‌گذاری در آن اتفاق افتاده، بلافاصله وارد اپیزود سوم شده است. پیشنهاد من این است که شاعر، شعرش را دوباره اجرا کند، این‌بار با رویکرد و نگاهی جدیدتر و البته استفاده از نشانه‌های تأویل‌پذیرتر.

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *