“گل مینا” گاریچی مغروقی را انداخته بودند روی میز. کسی شاخهگل مینایی به رنگِ بنفشِ تیره روشن فرو کرده بود میان دندانهاش. وقتی با چاقوی بلندی از توی سینهی شکافتهاش از زیر پوست زبان و کامش را میبُریدم، حتماً گل …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “اعوجاج” نوشتهی سارا سمیعزاده
من همسر پادشاه بودم. از او فرزندی در شکم داشتم. جنگ بود و کاخ در محاصره دشمن. خاطرم نیست پادشاه کشته شده بود یا اسیر. فرصت تنگ بود. دالانهای پیچدرپیچ کاخ را به سرعت پیمودم. سوار بر آسانسوری مخفی به …
بیشتر بخوانید »مقاله”بررسی مفهوم “روشنفکر” نزد آل احمد و گرامشی در کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران” آرش هدایتی فر
چکیده نوشتهی زیر نگاهی است بر روایتهای مختلف آلاحمد و گرامشی در رابطه با مفهوم “روشنفکر” در کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران. این مفهوم و ابعاد مختلف آن توسط تکنیک تحلیل روایت با استفاده از مدل بازبینی شده و …
بیشتر بخوانید »شعر “طلا” نوشتهی مهدی قاسمی شاندیز
طلا ۱ از سری که بهاشتباه کردهیی تن بیرون در ازای مبلغی ناچیز دوباره به خانه میآیی مثلِ ماشینی که مست کرده باشد تلو تلو بر تختخواب میکوبی و رنگات میچکد از دستهام ۲ برای کنارآمدن با چه میتوان کرد …
بیشتر بخوانید »مقاله “مردانگی ازدسترفته: مطالعۀ فرهنگی-روانشناختی فیلم «نیویورک، جزبهکل» (۲۰۰۸)”/ نوشتهی مهدی قاسمی شاندیز پویان فرمانبر
آنکه اکنون مأوایی ندارد، دیگر نخواهد داشت آنکه اکنون بیکس است، بیکس میماند. بیدار میشود، کتابی میخواند، نامهای طولانی مینویسد و در کوچهباغها پرسه میزند. بیقرار، آنگاه که برگها به دست باد به هرسو میروند. روز پاییزی، راینر ماریا ریلکه …
بیشتر بخوانید »داستان “نباشی چه میشود” نوشتهی ساحل نوری
امروز رفتم سراغ آینهٔ توی هال. یک هفتهٔ پیش آینهٔ اتاق را شکستم. دستم را که تکان میدهم، هزار دست شکسته زیر پایم تکرار میشود. اگر پرسید چرا شکسته، میاندازم گردن گربهسیاهه که باز حوصلهاش از کوچه سر رفته و …
بیشتر بخوانید »شعر “ورق خوردن” نوشتهی ایوب احراری
ورق خوردن همهی حرفهای کتاب که نیستم چندتا باشم و نخوانی کافیست؟ ورق بزنید حتی اگر نمیخوانید رد شوید دنیا کوچه نیست که تنگ باشد من جنگی نبودهام هرگز تا کج کنم راه از قفسه مرا دزدیدند چندین و چند …
بیشتر بخوانید »شعر “سنگ آفتاب” نوشتهی اکتاویو پاز/ مترجم: احمد میر علایی
بیدی از بلور، سپیداری از آب، فوارهای بلند که بادکمانیاش میکند درختی رقصان اما ریشه در اعماق بستر رودی که می پیچد، پیش میرود روی خویش خم میشود، دور میزند و همیشه در راه است: کوره راه خاموش ستارگان. یا …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “کلاف سردرگم” نوشتهی بهرام صادقی
یک چیز نامرئی هست مثل دست که نمیبینمش اما احساسش میکنم و ادراکش میکنم. مرا هُل میدهد این طرف و آن طرف… – آهان! کمی سرتان را بالا بگیرید. ابروهاتان را از هم باز کنید. بخندید. چشمتان به دوربین باشد. …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “انتقام چمن” نوشتهی ریچارد براتیگان/ برگردان: علیرضا طاهری عراقی
مادر بزرگ من در تاریخ طوفانی آمریکا برای خودش یک پا فانوس دریایی است. توی یکی از شهرستانهای کوچک ایالت واشنگتن قاچاق مشروب می کرد. غیر از این خیلی هم زن خوش قوارهای بود، نزدیک صد و هشتاد قد داشت …
بیشتر بخوانید »نقد تعامل قدرت و دانش (جرمشناسی و مجازات) در برخی متون نثر فارسی با رویکرد فوکو متن پژوهی ادبی
نویسندگان نازیلا فرمانی انوشه/ حمیرا زمردی/ منوچهر اکبری/ میترا گلچین چکیده بحث پیرامون کنش متقابل قدرت و دانش یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات نظام فکری فوکو است. رهیافت فوکو بیانگر رابطهای دوسویه بین «قدرت» و «دانش» است، به طوریکه همان اندازه …
بیشتر بخوانید »نقد داستان کوتاه «مهسعید» نوشتهی ساحل نوری /منتقد: محمد مروج
نقد داستان کوتاه «مهسعید» نوشتهی ساحل نوری منتقد: محمد مروج برای خواندن داستان به انتهای نقد مراجعه کنید. _______________________ اکثر انسانهای عادی و نرمال در مواجهه با هر پدیدهای درپی آنند که با تجزیه و تحلیل معنایش را بفهمند. یعنی …
بیشتر بخوانید »