فلسفۀ سیاسی آرنت، که زیر شکنجه و آزارِ نازیها شکل گرفت، اکنون در دورۀ آشوبزده و ناآرامِ ما جانی تازه میگیرد. در ماه می ۱۹۴۰ زمانی که هانا آرنت در اردوگاه بازداشتشدگان گورس در جنوب غربی فرانسه به سر میبُرد …
بیشتر بخوانید »
تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 8, 2020 مقاله ۰
فلسفۀ سیاسی آرنت، که زیر شکنجه و آزارِ نازیها شکل گرفت، اکنون در دورۀ آشوبزده و ناآرامِ ما جانی تازه میگیرد. در ماه می ۱۹۴۰ زمانی که هانا آرنت در اردوگاه بازداشتشدگان گورس در جنوب غربی فرانسه به سر میبُرد …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 8, 2020 نشر ۰
انتشار نخستین شماره فصلنامه «از نو» زمستان ۱۳۹۸ با نگاه ویژه به «ادبیات و زن» توسط انتشارات «آن» ادبیات بهمثابه روشی برای زیستن و نیز خود زیستن است، متن زیستبومی است که نهفقط با واژه بلکه با عصارهی روح، تفکر و نیز جان نویسنده آغشته است، ازاینرو ادبیات دیگر امری انتزاعی نیست که در نوشتن و خواندن خلاصه شود، اخلاق، فلسفه، مهربانی، صلح و نظرگاههای علمی که به علوم انسانی شناخته میشود درواقع در بستر ادبیات افتوخیز دارند و جولان میدهند. قلم آفرینندهی آن «دیگری» است که خواستهی انسان است؛ آنچه در خوردن و نفسکشیدن خلاصه نمیشود. ادبیات جزو هستی است و خود هستیبخش؛ به معناها، نگاهها، رویکردها و طرز زیستن. نگاه خطی به زمان که دیروز، امروز و آینده را شکل داده میتواند تجسم آنی یکلحظه باشد که هر سه را در خود دارد و آن اینک است. هستی در لحظه دچار تغییر و زایش خود است، همواره خود را از نو میسازد. از نو بودن تکراری است که تکراری نیست. پ.ن: _ «از نو» را میتوان رویکردی انتقادی به سنت کلاسیک تکرار دانست. _ «از نو» نفی هر چیز و درعینحال ساختن دوبارهی همان چیز است اما به شکل دیگر. _ در «از نو» بودن است که بقای خود را تضمین کردهایم؛ در زیستن، چگونه زیستن و در ادبیات. _ «از نو» یک سازوکار است نه صرف یک باور و عقیده، سازوکاری که به تولید و ارتقا منجر است. _ «از نو» تکیه بر پویایی دارد وگرنه «از نو» نیست و نخواهد بود. …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 7, 2020 شعر جهان ۰
کیست از من خستهتر؟ من معشوقهای داشتم مانند قطره اشکی در مردمک چشمهایم گیر کردە بود در روزی بهاری از سال هفتاد از چشمهایم جدا شد از آن روز تا به امروز من دیوانهای آن قطره اشک بینام و نشانم …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 7, 2020 نقد شعر ۰
یک پام که روی میز افتاده آقا آن یکی هم مثل بام، هوا دارد برای شام فردا این پا و آن پا «بکنم یا نه؟» از کجا دارد آب میخورد این بغض سری دارم که دل میکند «یادم نمیرود» هم …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 5, 2020 مقاله ۰
چکیده بارها به ما گفتهاند که نویسندگیِ خوب زادۀ عشق است نه آز. اما این تصویرِ رمانتیک از نویسندهای که، بیچشمداشت به پول، سخت کار میکند داستانی بیش نیست، داستانی که ریشههای آن به چند هزاره قبلتر بازمیگردد و امروز …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 5, 2020 شعر ۰
در اینجا چار زندان است به هر زندان دو چندان نقب در هر نقب چندین حجره در هر حجره چندین مرد در زنجیر… از این زنجیریان یک تن، زنش را در تب تاریک بهتانی به ضرب دشنهای کشته است …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 4, 2020 شعر ۰
باد ما را خواهد برد در شب کوچک من، افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دلهرهٔ ویرانیست گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ من غریبانه به این خوشبختی مینگرم من به نومیدی خود معتادم گوش …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 4, 2020 مصاحبه, مقاله ۰
جامعه شناس بدون وارث گئورگ زیمل، جامعه شناس و فیلسوف آلمانی، یکم مارس ۱۸۵۸ در برلین به دنیا آمد. پس از دریافت دیپلم، در دانشگاه فریدریش ویلهلم به تحصیل در رشته تاریخ، فلسفه و روان شناسی پرداخت و در کنار …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 3, 2020 شعر جهان ۰
سفید میشود صندلی در برف مثل هر چیز دیگری فربه… با اینحال حالش گرفته همیشه بیشتر از تختی کلاهی یا خانهای حتی تنها برای اینست صندلی تا متوقف کند برای هرکس لحظات کمی را که زودگذر و منعطفند …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 2, 2020 نقد شعر ۰
«جبر» میانِ این وسط آنقدر خودم را نمیکنم پیدا که شکایت از من چنان شاکی.. شبیه آن یکیست که دستم را گرفته بیهوا دو تنهایی بالای پُل قدمهای بیصدا کنار گرفته از زمین و زمان جایی برای اتفاق از آن …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 1, 2020 شعر ۰
و آن پرنده اگر تن به باد نمیداد نمیدیدی باد از کدام سوست نمیدانستی آتشِ یاقوت بر انگشتت از چه خاموش شدهست پس با همین خموشیده با همین نگین نامه را سر به مهر نما این نفیر زمستانی… این صدا …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 1, 2020 مقاله ۰
تبعیض علیه زنان فقط مسئلهای اجتماعی نیست، بلکه از پزشکی تا فناوری ظهور و بروز میکند. یکی از گلههای رایج مردان از زنان این است که هیچوقت گوشیشان را جواب نمیدهند. زنها گوشیشان را ته کیفشان میاندازند و اگر …
بیشتر بخوانید »
آنتی مانتال ادبیات فارسی، شعر، داستان، مقاله و نقد ادبی