خانه / شعر / شعر «نفیر زمستانی» از «بیژن الهی»

شعر «نفیر زمستانی» از «بیژن الهی»

و آن پرنده اگر
تن به باد نمی‌داد نمی‌دیدی
باد از کدام سوست نمی‌دانستی
آتشِ یاقوت بر انگشت‌ت
از چه خاموش شده‌ست

پس
با همین خموشیده با همین نگین
نامه را سر به مهر نما
این نفیر زمستانی… این صدا
همیشه از پسِ پشت می‌آید
بر دوش تو می‌ساید و دور می‌شود
اما
آنجا که دگر به گوش نمی‌آید
آنجا
ایستاده بر محرم تو
به روشنی درّه‌ها…

شاعر: بیژن الهی

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *