آقای وین به پایان خاکریز طولانی که به بلندای شانهاش، از قلوه سنگهای خاکستری ساخته شده بود، رسید و فروشگاه دنیاها را در برابر خود دید. درست همان طوری بود که دوستانش گفته بودند: کلبهی کوچکی که از تکهای تخته، …
بیشتر بخوانید »شعر «شرطبندی» از «مهدی قاسمی شاندیز»
فرقی نمیکند برنده اگر رو نیاید تاس نمیریزم ریخت و مثل چرخ اسمی دوخت برای راست که هرچه بلد دروغ نیست حتا جنگ که در خانه نماند به صفحه زد تشر بیاما و اگر این کوچک دوپا روی مداری قرضی …
بیشتر بخوانید »مقاله «آگاهی زیباییشناسانه»، ترجمه از «محمد آوینی»
اگرچه ادموند هوسرل، مؤسس پدیدارشناسی، تقریباً چیز زیادی دربارهی هنر نداشت که بگوید، اما بسیاری از متفکرانی که به جنبش پدیدارشناسی منسوباند، نقاشی، معماری و بیش از همه شعر را حائز اهمیت اساسی تلقی کردهاند. هنر از نظر آنان صرفاً …
بیشتر بخوانید »“دین پس از متافیزیک چه آیندهای خواهد داشت؟” میزگردی با ریچارد رورتی، جیانی واتیمو و سانتیاگو زابالا/ مترجم: کاوه حسین زاده راد
دین پس از متافیزیک چه آیندهای خواهد داشت؟ بخش پایانی از کتاب آینده، دین و خدا در مسیحیت ریچارد رورتی، جیانی واتیمو و سانتیاگو زابالا پاریس، ۱۶ دسامبر ۲۰۰۲ سانتیاگو زابالا: پیش از اینکه در مورد آیندهی دین بحث کنیم، …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “این یک داستان نیست😏😏” نوشتهی ساحل نوری
کار از آنجایی خراب شد که عمه خانم با کفشهای تَقتَقی پاشنه بلندش محکم کوبید بر سر مادر که گوشهی حیاط مثل کرم در پیله کز کرده بود. شوهر عمه وقتی بادمجان پای چشمَش از هندوانه بزرگتر شد چهارپایهی فلزی …
بیشتر بخوانید »مقاله «شعف به شیوهی تـرزا آویلای» از «ژولیا کریستوا»
«نگاهی به شخصیت قدیسه ترزا و عرفان کاتولیکی او» ترجمه: سید جلال محمودی[۱] «تحقیقات روانکاوانۀ ژولیا کریستوا درباره عشق او را به سوی مورد فوقالعادۀ تِـرزا آویلایی [۲] و برقراری پیوند «ناشدنی و غیر عملی» میانِ «آرزو» و «نیازِ به …
بیشتر بخوانید »یادداشت «هشدار در هشت مارس» از «لولیا قهرمانی»
من باید از نوشتار زنان بگویم، اینکه چه خواهد کرد. زنان باید خود را بنویسند. باید از زنان بنویسند و زنان را به نوشتار درآورند، از چیزی که با دلیلی مشابه قانونی مشابه و هدف مهلک مشابهی از آن رانده …
بیشتر بخوانید »شعر «اتاق» از «شیما قاسمی»
افتادهام میان دو بازو و انداختهام پا روی دو پات ازین بالا کوتولهها شهرند که لب نزدهاند به لا یا لا نگفتهاند به حالا هل بده تندتر یالله! خوش میگذرد روی تاب یکی عقب یکی جلو زمان سپید پاشیده روی …
بیشتر بخوانید »داستانک “طعم یک چیز جدید” نوشتهی فاستر تریکوست/ مترجم: مهدی قاسمی شاندیز
مرد فرمان را به سمت جاده چرخاند و او قبل از این که بتواند سوالش را بپرسد، پاسخش را شنید: “موتور خراب شده.” کمی صبر کرد تا ترسش را فرو خورد، و بعد ترمز دستی را عقب کشید، اما نه …
بیشتر بخوانید »مقاله «دوقطبیهای سیاسی چطور شکل میگیرند؟» از «ویلیام پارک»
فرض کنید معلمی دارید که همه از او ناراضیاند. یک روز بحثی جمعی در میگیرد دربارۀ اینکه چطور باید نارضایتی خودتان را ابراز کنید. اکثر بچهها معتقدند باید به مدیر مدرسه بگوییم، اما ناگهان، یک نفر با قاطعیت میگوید که …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “یک تکه از دیوار برلین” نوشتهی سام شپارد
بابای من از دههی هشتاد مطلقاً چیزی نمیداند. برای درس علوم اجتماعی کلاس هفتم باید با او مصاحبه میکردم و او چیزی نمیداند. میگوید چیزی یادش نیست، از مدل ماشینها یا مدلهای مو، لباس، یا موسیقی آن سالها چیزی نمیداند. …
بیشتر بخوانید »مقاله «باززاییِ انسانیت یگانه رشدی است که برای ما دلپذیر است» از «رائول ونهگم»
ضربههای پیاپیِ آزادی بر اژدهای هفتسرِ سرمایهداری، این هیولای خفهکنندهی آزادی، کانونِ اختلالهای زلزلهوار را پیوسته به نوسان میکشاند. سرزمینهایی که نظامِ سودجویی جهانی رُسشان را کشیده است دستخوش طغیانِ جنبشهای شورشگرانه اند. و این امر آگاهی را وامیدارد تا …
بیشتر بخوانید »