هر تمدن یک دانش مرکزى دارد که به دانشهاى دیگر، شکل و چارچوب مىدهد. اگر شعری واحد را به مثابهی یک تمدن در نظر بگیریم، مىتوان گفت که زبان، همان دانشِ مرکزىِ ذکر شده است. برخى معتقدند که زبان، مجموعه …
بیشتر بخوانید »
تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 7, 2019 مقاله ۰
هر تمدن یک دانش مرکزى دارد که به دانشهاى دیگر، شکل و چارچوب مىدهد. اگر شعری واحد را به مثابهی یک تمدن در نظر بگیریم، مىتوان گفت که زبان، همان دانشِ مرکزىِ ذکر شده است. برخى معتقدند که زبان، مجموعه …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 7, 2019 داستان ۰
دست و دلم به هیچ کاری نمیرفت. این قرصهای لعنتی قدرت فکر کردن را از آدم میگیرند. تمام روز را یا خوابی یا پشت سیستم به فکر خوابیدنی. طرف های ظهر است. گوشی را نگاه میکنم؛ دو پیام جدید آمده. …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 7, 2019 شعر ۰
«قرار ما نه همین بود» پارس کن سگ! مگر قرار ما نه همین بود که تو حضور غریبه را به من بچکانی/ بترسانی؟ پشت در است نمیشنوی؟ _ بویش را ! پشت در است و میتواند بی زحمتی عبور کند …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 6, 2019 داستان ۰
“آبجی خانوم” آبجی خانم خواهر بزرگ ماهرخ بود، ولی هر کس که سابقه نداشت و آنها را میدید ممکن نبود باور بکند که با هم خواهر هستند. آبجی خانم بلند بالا، لاغر، گندمگون، لبهای کلفت، موهای مشکی داشت و روی …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 5, 2019 مقاله ۰
“تفکر از منظر هانا آرنت” هانا آرنت (۱۹۰۶-۱۹۷۵) نه تنها یکی از مهمترین فیلسوفان سیاسی قرن بیستم است، بلکه فیلسوفِ «قرن بیستم» نیز هست. برای او قرن بیستم و حوادث آن مسئله بود. آثار مهم او مانند توتالیتاریسم، آیشمان در …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 5, 2019 شعر جهان ۰
“نه آسمان نه زمین” به دور از آسمان به دور از نور و تیغهاش به دور از دیوارهای شوره بسته به دور از خیابانهایی که به خیابانهای دیگر میگشاید پیوسته به دور از روزنههای وز کردهی پوستم به دور از …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 5, 2019 شعر ۰
باز/ماندهگان استعاره نیست افتادن تشبیه نه مجاز هرگز از اینجا که من ایستادهام تا آنجا که تو مرگ در جای ثابتی ایستاده است چه فرقی میکند تو غمگینتر باشی یا من جنگ به بازماندهگان مدال شجاعت نمیدهد و ما باز/ماندهایم …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 5, 2019 داستان ۰
منقضی “دویست و بیست، دویست و سی، دویست و چهل، دویست و … پنجاه!” کلمه آخری را جوری داد زد که انگار عدد مقدسی را کشف کرده. دست هایش را توی هوا پرت کرد و از قضا قفسه به جای …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 4, 2019 شعر ۰
“ناکجا” نزدیکتر بیا من خانه توام و صخره نبضم که میزند بالا نزدیکتر بیا خاک دروغی از جنس زمین است که راست راست آدم میبلعد اما تو خاک نیستی خاکی نیستی که در گور تمام شوی از آب آمدی که …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 4, 2019 مقاله ۰
مقدمه نوشتن این متنها را مدتها به تعویق انداختم زیرا هویت خاصی برایش متصور نبودم. آیا در حال نوشتن نقد یک داستان کوتاه بودم؟ اگر بله دقیقا از کدام شیوههای نقد پیروی میکردم؟ و اگر خیر پس چه میکردم؟ آیا …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 3, 2019 مقاله ۰
من باید از نوشتار زنان بگویم؛ اینکه چه خواهد کرد. زنان باید خود را بنویسند. باید از زنان بنویسند و زنان را به نوشتار آورند، از چیزی که با دلیلی مشابه، قانونی مشابه و هدف مهلک مشابهی از آن رانده …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 2, 2019 نقد شعر ۰
از سیارهای در دور دست که دست نمیرسید دورش کوبیدم به زمین چنان با سر که آن طرف زمین همه اینجا کسی ندانست اما زمینی نبودم مگر هرگز نمیخواند کسی دیوان دیوانهها زمین را قروق غرق میشوم هر سطر ساحل …
بیشتر بخوانید »