“سرجوخه” روزگاری دلم می خواست ژنرال شوم. سالهای اول جنگ جهانی دوم که در تاکوما به مدرسه ابتدایی می رفتم، بسیج عمومی بازیافت کاغذ راه انداخته بودند که همه چیزش به ارتش شباهت داشت. خیلی جالب بود و کارها را …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه «سهشنبهی خیس» نوشتهی بیژن نجدی
سهشنبه خیس بود. ملیحه زیر چتر آبی و در چادری که روی سرتاسر لاغریش ریخته شده بود، از کوچه ای میگذشت که همان پیچ وخمِ خوابها و کابوس او را داشت. باران با صدای ناودان و چتر و آسفالت، میبارید. …
بیشتر بخوانید »شعر «تن فروش» از شیرکو بیکس/ برگردان: هلاله محمدی
“تن فروش” تن فروشی در خیابان اصلی شهر دامنش را بالا کشید و فریاد زد من فقط تن خودم را میفروشم تنها خودم و بس! اما در همین خیابان میبینمشان کسانی هستند که تن کوه و تن دشت و، تن …
بیشتر بخوانید »مقالهی «مفهوم دیگر بودن» نوشتهی ساحل نوری
میخائیل میخائیلویچ باختین فیلسوف روسی ادبیات بود که آثار تأثیرگذاری در حوزهی نقد و نظریهی ادبی نوشته است. اصطلاحات «گفتوگویی» و «گفتوگوگرایی» اغلب به مفاهیمی مرتبط است که میخائیل باختین از آن در اثرش در بابِ تئوری ادبی (تخیّل گفتوگویی) …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه «کلیسا شمارش گاوها را باطل میکند» اثر ایمی هِمپل/ برگردان: مهدی قاسمی شاندیز
استفاده از پرهای قرقاول در ساختن فانوسهای پلاستیکی روشیست که به وسیلهی آن، مردم آرامگاه عزیزانشان را در ماه اکتبر در اطراف خانهی من تزئین میکنند. در زمستان، تاجهای گل را مانند آویزهای همیشه سبز در ماه دسامبر به سنگها …
بیشتر بخوانید »زندگی در زبان «رُزه آوسلندر»/برگردان: مصطفی صمدی
زندگی در زبان رُزه آوسلندر (۱۹۰۱ – ۱۹۸۸) Rose Ausländer رُزه آوسلندر در زبان آلمانی رشد کرد. او که بخاطر پیگرد و تبعید در سرزمین مادریاش بیسرزمین بود در “کلمات” زندگی کرد و زنده ماند. زبان مادری برای او امیدی …
بیشتر بخوانید »مقاله “ازرا پاوند و تصویر مدرنیستی” از “کریستوفر بیچ”
“ازرا پاوند و تصویر مدرنیستی” نویسنده: کریستوفر بیچ برگردان: پگاه احمدی ازرا پاوند از بسیاری جهات، سیمای یک شاعر مدرنیستِ آوانگارد را تجسم میبخشد: صریح الحن، تجربهگرا و شدیدا شمایل شکن. پاوند بحث انگیزترین کارنامهی شعری را در میان همهی …
بیشتر بخوانید »شعر “رأس ساعت سه” از “محمد آشور”
«رأس ساعت سه» اینجا هنوز ترس رأس ساعت سه ایستاده است در چار راه _چارهای نبود_ ساعت سه بود… ایستادم پلیس قرمز بود… عقربهها سبقت… اعداد له شده کسی برای رفتن نمانده است راه افتاده بود… همهجا سایه… تمام ساعتها …
بیشتر بخوانید »مقالهی زبان یک ویروس است! (درسی از ویلیام باروز) نوشتهی استیون شاویرو/ مترجم: رضا اسکندری
«کدامیک اول آمده است: روده یا کِرمِ روده؟» ویلیام باروز، در این گزارهی کنایی، این ایده را طرح میکند که زیستِ انگلی -فساد، سرقت ادبی، تصاحب ارزش اضافی- در واقع همنهاد زندگی است. کرم روده بر حسب تصادف خودش را …
بیشتر بخوانید »مقاله “دفاع از نظریه بازتولید ادبی” از “پییِر ماشِری”
“دفاع از نظریه بازتولید ادبی” نویسنده: پییِر ماشِری در جواب به این سوال که «ادبیات چگونه عمل میکند؟» اینجا خیلی ساده پاسخ خواهیم داد: با بازتولید خودش. اما چگونه میتوان از ادبیاتی دفاع کرد که خودش را «بازتولید» میکند؟ و …
بیشتر بخوانید »نقد شعر “سقوط” از “امین شیخی”
“گاهی در گروه تلگرامی “صفحه آنتیمانتال” کارگاه شعر برگزار میشود، در این گارگاه تعدادی از اعضای گروه شعر ارسال میکنند و تعداد دیگری به نقد و بررسی شعرهای ارسالشده میپردازند. نقد پیشرو یکی از نقدهاییست که در کارگاه شعر ارسال …
بیشتر بخوانید »نقدی بر داستان «ایران خانم» اثر ساحل نوری/ منتقد: امیر علیپور
تشویش و اضطراب درونی هر نویسنده حاصل ناموزونی شرایط، تاریخ و بحران حضور او در جهان است. این بحران هم میتواند درونی باشد و مربوط به ذات زندگی، هم میتواند از شرایط بیرونی تحمیل شود و او را دچار تزلزلی …
بیشتر بخوانید »