در پاییز شاخهها را زدهاند برگها را به زمین ریختهاند و شنیدم که زنی زیر لبش میگفت: « تو گنهکاری » باد باران زدهی زرد خزان « تو گنهکاری » دل من جنگل سبزی بود و در آن سر بهم …
بیشتر بخوانید »
تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 9, 2020 شعر ۰
در پاییز شاخهها را زدهاند برگها را به زمین ریختهاند و شنیدم که زنی زیر لبش میگفت: « تو گنهکاری » باد باران زدهی زرد خزان « تو گنهکاری » دل من جنگل سبزی بود و در آن سر بهم …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 8, 2020 شعر جهان ۰
“هرگز از یاد نبردیم آزادی و صلح را” حال چند سالیست که آوارهایم از جزیرهای خشک و بی آب و علف به جزیرهی خشک و بیآب و علفی دیگر در حال حمل چادرها بر پشتمان بیآنکه فرصت برپاکردنشان را داشته …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 8, 2020 مقاله ۰
“جامعهشناسی متن” (به مثابهی نظریهی ادبیات و فرانظریهی علمی) نویسنده: پییر و. زیما ترجمه: فرزانه ابوطالبیان چرا به جای اکتفا به رشتهی کمابیش نهادینهای همچون جامعهشناسی ادبیات یا هنر، از جامعهشناسی متن سخن به میان میآوریم؟ در «دربارهی جامعهشناسیِ …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 7, 2020 شعر جهان ۰
جغرافیا ۱ به نوبت چاکراهایت را لمس کن و بگو: “هیچی منو شگفتزده نمیکنه.” ۲ هنگام تماشای سقوط بمبها در سوریه وخامت، و دلمشغولی را احساس میکنیم نه مثل قبل ۳ جان دان مینویسد: “تمام میکند مرا از آنجا که …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 5, 2020 مقاله ۰
«شخصتپردازی در داستان» شخصیت کیست؟ تفاوت شخصیت با قهرمان در چیست؟ آدمی را در نظر بگیرید که کت و شلوار اتو کشیدهای به تن دارد و کیف چرمی قهوهایش را با کفشهای واکس خوردهاش سِت کرده است. نمای بیرونی این …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 4, 2020 شعر جهان ۰
روی کاغذی خشک که شسته باران، جوهر… روی کاغذی خشک که شسته باران ، جوهر گیج میزند، اما تمام کلمات داغ خوردهاند. کوه و دهانهاش ماه و آبهای بر روی آن سوء تعبیریست از سطوح همواری که زمانی شبیه آب …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 2, 2020 شعر ۰
«بدن» مثل یک رود که از کجا ریخته بر ادامه غم شدهام در غرق و تختخوابم که آخرین سنگر است دیگر خواب نمیبیند مگر بیدار… با دستهام که مثل چرخوفلک بالا میروند برای پایین دست بدهم با کی؟ با چی؟ …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 1, 2020 داستان ۰
۳۶۰ درجه بالای سرش ایستاده بود مثل آل! فقط آن آلها آمدنشان ترسناک است و این یکی رفتنش. نمیتوان جلویش را گرفت. مثل وهم شبانه است. یک نفر دیگر زیر سایه سیاه خوابی خاکستری میکرد. این یکی نه چشمان قشنگی …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 1, 2020 مقاله ۰
«سیستم جانشینی و همنشینی از نگاه فردیناند دوسوسور» بحث در مورد سیستم همنشینی و جانشینی را میتوان در ادامهی مبحث نشانهشناسی مطرح کرد. به اعتقاد فردیناند دوسوسور، در زبان دو نوع پیوند، همنشینی و جانشینی وجود دارد و میتوان کل …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژانویه 1, 2020 نقد شعر ۰
طلا ۱ از سری که به اشتباه کردهای تن بیرون در ازای مبلغی ناچیز به خانه میآیی مثل ماشینی قسطی بر تختخواب میکوبی و رنگت میپاشد بر دیوار. ۲ قسم به سپیده/دمی که میدرخشد گونههاش زنگ می زند بعد این… …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 31, 2019 نقد شعر ۰
«اوی غایب» نگاهی به مجموعه شعر «عشق رحمتالله علیه» از مصطفا صمدی، نشر جوان، هرات، ۱۳۹۷ نویسنده: عارف حسینی پیش از اینکه چند شعر از این مجموعه را بخوانیم دوست دارم اینجا عشقبازی کنم، با عشق، بازی کنم، میگویند زبان …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 30, 2019 داستان جهان ۰
“سرجوخه” روزگاری دلم می خواست ژنرال شوم. سالهای اول جنگ جهانی دوم که در تاکوما به مدرسه ابتدایی می رفتم، بسیج عمومی بازیافت کاغذ راه انداخته بودند که همه چیزش به ارتش شباهت داشت. خیلی جالب بود و کارها را …
بیشتر بخوانید »