خانه را از عمد خلوت کردهام. توی باشگاه، همان وقتی که مهمانها داشتند شام میخوردند، رودربایستی را گذاشتم کنار، صاف توی چشمهایشان نگاه کردم و سنگهایم را باهاشان واکندم”همینجا آخر عروسی است؛ یا قبل عروسکشان بروید سر زار و زندگی …
بیشتر بخوانید »
تیم تحریریه آنتیمانتال اکتبر 20, 2024 داستان ۰
خانه را از عمد خلوت کردهام. توی باشگاه، همان وقتی که مهمانها داشتند شام میخوردند، رودربایستی را گذاشتم کنار، صاف توی چشمهایشان نگاه کردم و سنگهایم را باهاشان واکندم”همینجا آخر عروسی است؛ یا قبل عروسکشان بروید سر زار و زندگی …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال آگوست 10, 2024 داستان ۰
بعضیوقت نگاه کردن به نور آفتاب، بعضی هم اگر بوی شدید چاشنی و ادویه بهشان بخورد و یا وقتی موی ابرو و بینیشان را بکنند عطسهشان میگیرد. گلستان –مادرم- با بوی چوب، عطر گل، نور خورشید، بوی قهوه و هزار …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال آگوست 6, 2024 شعر ۰
روزنامه گاهی به من بخند به زنی که روزنامهای قدیست گاهی به زن بخند به روزنامهای قدی که ستون حوادث است گاهی از ته دل بخند به من به زن و به روزنامهای که توقیف شد! …………………………………………………….. مردان انقلاب زن …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال آگوست 4, 2024 داستان ۰
صفحه وبلاگ سعید برنا سه هفته پیش خبر مرگ غلامرضا بافتی در سن هفتاد و هشت سالگی تحت عنوان « آیا او به راستی یک قهرمان بود یا خرابکار؟» در بسیاری از رسانهها منتشر شد. درست مثل هشت سال پیش …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال جولای 20, 2024 مقاله, نقد داستان ۰
اگر شعر، آیینهی تاریخ ادبیات کشورهاست، رمان و داستان بازتاب دردها، رنجها، بیمها، امیدها وشور و شوق انسانهاست. هر نویسنده در بیان دیدگاه فکری خود از روشهای کارآمدی در حیطهی ادبیات بهره میگیرد. داستان، چشماندازی از زندگی را پیشروی خواننده …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال جولای 9, 2024 داستان ۰
امروز سومین روزی است که زنم برایمان دنبال خانه میگردد. فقط روز اول همراهش بودم و دیگر نخواست که بروم. نظر من توی چیزهای مهم آنقدرها هم مهم نیست. نه برای خودم نه برای زنم. بدم نمیآید تمام تصمیمهای بزرگ …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال ژوئن 20, 2024 اطلاعیه, داستان, داستان جهان, داستان صوتی, نشر, نقد داستان ۰
مردک کم بود، آنقدر که وقتی از حیاط رد میشد، سایهٔ عصرش هم بلند نبود. آنقدر کوتاه که انگار از سر و پا گرفته و فشارش داده بودند. روی کلهٔ گردش جادهای داشت که دورتادورش را موهای کمپشت خاکستری گرفته …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 30, 2024 مقاله ۰
در سال ۱۹۶۵، لینو میکیچه، منتقد ایتالیایی، استدلال کرد که موج نوی چکسلواکی در دهه ۱۹۶۰، پدیدهای با اهمیت بینالمللی است که اهمیتی فراتر از سینما دارد (میکیچه، به نقل از Sviták ۱۹۶۸: ۵۲). تقریبا تا سال ۱۹۶۹ پیشرفت موج …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 18, 2024 شعر ۰
_______________________
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 12, 2024 داستان ۰
دختربچه همینطور دارد تاب میخورَد، هربار که جلو میآید نور خورشید از لابهلای خرده تارهای بیرون زده از دو بافهی آویزان کنار صورتش میخورَد به دهانش و خندهاش را واضح میکند…دختربچه همینطور دارد تاب میخورَد، هربار که عقب میرود نور …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 2, 2024 شعر ۰
۱ گره پشت گره رج پشت رج این پایان راهی ندارد کرمها که پروانه شوند پیلهها را پاره خواهند کرد به ابریشم قسم یک سطر مانده از این فرش یک رج مانده از این شعر و مه غلیظ صبحگاهی ناگهان …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال آوریل 30, 2024 مقاله ۰
1. سوار شدن بر تختخواب دیرزمانی است که با کتاب به بستر میروم! از آن عادتهایی است که از سرم نمیافتد، پیش میآید که کتابی را بگشایم و تنها به سراندن سبابهام زیر خطوط بسنده کنم، عاجز از خواندن، تنها …
بیشتر بخوانید »