چکیده: عناصر داستان از اجزای بنیادین تشکیلدهندهی داستان هستندکه ازجملهی آنها میتوان به پیرنگ یا طرح، شخصیت، مضمون و محتوا، زاویهدید، زمان و مکان اشاره کرد. مکان یکی از مهمترین عناصر تشکیلدهندهی ساختار هر داستان، فارغ از کوتاه یا بلند …
بیشتر بخوانید »دو شعر از رضا زاهد
رضا زاهد نیستیم هنوز هم من نیستم و نمیدانی چه طور شد که تو پیدا شدی پیش از اینکه هر دو گم شده باشیم * لابد خیال میکنی کار تو بود که پیدا شدی اگر بود پس رضا زاهد چه …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه”کشتارگاه” نوشتهی عرفان طبیبچی
مورچهها از زیرِ درِ توالت بیرون میان، سوسکِ مرده، کاندوم، پاکت وینستون آبی، سناتور شرابی و خشاب ژلوفن رو رد میکنن و زیر مبل میرسن. هر ۵ دقیقه یهدونه خرس پاستیلی رو از زیر مبل بیرون میکشن. خرسا بعد مرگ …
بیشتر بخوانید »مقاله”زندگی عمومی و خصوصی” خلاصهی فصل هفتم از کتاب کمرهای خم شده نوشتهی راندال بایتورک/ برگردان: دکتر کاوه حسین زاده راد
خمشدن کمر فشار ثابتی را بر تمامی حوزههای زندگی وارد میکند. ژاک ایلول میگوید: «پروپاگاندا سعی میکند انسان را از همه راههای ممکن، در قلمرو احساسات و اندیشهها، از رهگذر به بازی گرفتن امیال یا نیازهایش، از طریق خودآگاه و …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه”در جستجوی مکان از دست رفته” نوشتهی محمد اسعدی
زبانِ زرد و چسبناکِ آفتاب، آخرین تریشههای سایه را از پای دیوارهای حیاط لیسیده. روی لبهی سیمانیِ داغِ حوض نشستهای. خیسِ عرق سیگاری آتش میزنی. چشمت راه برمیدارد به چهارانگشت لجنِ زیتونی رنگِ ته حوض. فرو میروی. مسیر آمده را …
بیشتر بخوانید »داستانک “جنگ بود” نوشتهی ولفگانگ بورشرت/ برگردان: مصطفا صمدی
کارخانهدار پرسید: «همهی مردم یک چرخ خیاطی، یک رادیو، یک یخچال و تلفن دارند. حالا چی تولید کنیم؟» مخترع گفت: «بمب.» جنرال گفت: «جنگ.» کارخانهدار گفت: «اگر راهی دیگری وجود ندارد، چرا که نه.» مردی با روپوش سفید اعدادی را …
بیشتر بخوانید »بررسی تفاوتهای راسا و کاتارسیس بر اساس مطالعه نظریات ابهیناوا گوپتا و ارسطو نوشتهی کیجو ویرتانن/ برگردان: پدرام اردشیرزاده
مفهوم کاتارسیس (تزکیه) در تئوریهای درام یونان و هند ((مطالعات جیواسکیلا در هنر شماره سی و یک)) ارسطو شعر تراژدی را مهمترین ژانر شعر میدانست. تراژدی تقلید از یک عمل کامل با اهمیت جدی است. ارسطو نمایشنامههایی را که به مصیبتها …
بیشتر بخوانید »داستان “عبور” نوشتهی هانیه سلطانپور
سه روز پس از طلاقمان فهمیدم که تنهاتر نشدهام. و این همانچیزی بود که خوشحالم کرد اما هنوز حزن تنهایی مزمن سالهای گذشته روی سینهام سنگینی میکرد و وزنش را روی استخوانهای قفسهی سینهام حس میکردم. آدمها معمولا درباره تنهایی …
بیشتر بخوانید »مقاله “تشابه و تفاوت فلسفهی فایدهگرایی جرمی بنتام با جان استوارت میل» نوشتهی آیدین آریایی
فلسفه فایدهگرایی معاصر که به اصالت نفع یا یوتیلیتاریانیسم (Utilitarianism)هم شهرت دارد، بیشباهت با لذت پرستی نیست. به صورت گستردهای پیشرفت آن مدیون فلاسفه بریتانیا، بویژه جرمی بنتام(۱۷۸۴-۱۸۳۳) و جان استوارت میل (۱۸۰۶-۱۸۷۳)میباشد که بطور عمیقی در زمینه اخلاقی این …
بیشتر بخوانید »چرا شعر حجم شعری ذاتگراست؟ نوشتهی احسام سلطانی
هنر ذاتگرا را میتوان به زبان بوردیو هنری درونگرایانه و هنری دانست که به هیچچیز جز خودش ارجاع نمیدهد. هنر ذاتگرا توجهی به موقعیتی که در آن پدید آمده است ندارد. هنر ذاتگرا هنری در خود فرو رفته است که …
بیشتر بخوانید »پنج شعر از گوتفرید بِن/ برگردان: امیر شمس
“گل مینا” گاریچی مغروقی را انداخته بودند روی میز. کسی شاخهگل مینایی به رنگِ بنفشِ تیره روشن فرو کرده بود میان دندانهاش. وقتی با چاقوی بلندی از توی سینهی شکافتهاش از زیر پوست زبان و کامش را میبُریدم، حتماً گل …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “اعوجاج” نوشتهی سارا سمیعزاده
من همسر پادشاه بودم. از او فرزندی در شکم داشتم. جنگ بود و کاخ در محاصره دشمن. خاطرم نیست پادشاه کشته شده بود یا اسیر. فرصت تنگ بود. دالانهای پیچدرپیچ کاخ را به سرعت پیمودم. سوار بر آسانسوری مخفی به …
بیشتر بخوانید »