“بوی تو” به خاک افتادهام و ردِّ پای تو را میبوسم از اینجا گذشتهای آن زمان که خواب بودهام از اینجا گذشتهای آن زمان که «فراموشی» هم در خاطره خود را تنها مییافت از اینجا میگذری از میانِ این کلمهها: …
بیشتر بخوانید »
تیم تحریریه آنتیمانتال می 11, 2020 شعر ۰
“بوی تو” به خاک افتادهام و ردِّ پای تو را میبوسم از اینجا گذشتهای آن زمان که خواب بودهام از اینجا گذشتهای آن زمان که «فراموشی» هم در خاطره خود را تنها مییافت از اینجا میگذری از میانِ این کلمهها: …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 10, 2020 شعر جهان ۰
“خانههای امن” به تازگی فهمیدهام که بهخاطر ترس از ماندن پشت درهای بسته کلیدهای یدک درب ورودی را در جیبهایم میگذارم اگر باد موی دماغ شود و درب خانه بیسروصدا پشت سرت بسته شود تو با دنیای بیرون تنها خواهی …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 10, 2020 داستان ۰
آدمهای لعنتی. آدمهای لعنتی یک عمر نفس کشیدن به من بدهکارند. انقدر هی زیرچشمی نگاه میکنند و ادا اطوار درمیآورند که از ترسشان نمیتوانم تکان بخورم. بدبختی این است که جرئت ندارند صاف توی چشمهایم نگاه کنند ولی بیخیال دزدکی …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 9, 2020 مقاله ۰
سال ۱۶۵۱، توماس هابز، فیلسوف انگلیسی، نوشت که زندگی در حالتِ طبیعی ـــ یعنی وضعیتِ طبیعیِ ما خارج از سیطرۀ یک دولتِ سیاسی ـــ یک زندگیِ «منزوی، فقیرانه، حیوانی و کثیف، و کوتاه» است. کمی بیش از یک قرن بعد، ژان ژاک روسو در مخالفت با …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 7, 2020 شعر جهان ۰
آزادی برای پرنده ی در بند برای ماهی در تُنگ بلور آب برای رفیقم که زندانی است زیرا، آن چه میاندیشد را بر زبان میراند. برای گُلهای قطع شده برای علف لگدمال شده برای درختان مقطوع برای پیکرهایی که شکنجه …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 6, 2020 داستان, یادداشت روز ۰
فراخوان جشنوارهی الکترونیکی کارگاهی چتفیکشن ((در راستای حمایت از ادبیات الکترونیک، آنتیمانتال برگزار میکند.)) چتفیکشن به عنوان ژانر جدیدی از روایت داستانی محسوب میشود که در خانوادهی چندرسانهایها جای میگیرد. این ژانر ادبیات را با تکنولوژی پیوند میدهد و اثری …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 6, 2020 شعر ۰
لحظهای چند پیش از چکاندن ماشه بر تپشهای پرهراس خویش مرد به خاطر آورد: – آه… تلخ… تلخ… شیرش حرام بود مادرم و پدر هیچ نسبتی با من نداشت! دایهتم پیرزنی بود چروکیده با سینههای خشک و دستانی زمخت و …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 4, 2020 نقد شعر ۰
«لیلاو» هزاران حرف دارد هر قطره اشک زن مى شود زبان وقتى که اشک مى بارد از تنهائىِ لیلا زمان به آدم وفا نکرد وگرنه لیلا که شیطان بشو نبود زیبائىِ دخترِ بعدى؟ نه! معشوق من بعدِ صد هزار سال؟ …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 4, 2020 شعر ۰
فکر میکردم بچهی خوبی برای شعرهای تو هستم نبودم؟ فقط کمی با سطرهای برجستهات ور رفتم و دستم را روی نقطهی حسّاس اسمت گذاشتم از بنفش بدش میآمد! نه؟ تو اما دختر خوبی برای دستهای من بودی دستهای من دستهای …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 2, 2020 داستان, مقاله ۰
چت فیکشن: سبک جدیدی از روایت در عصر پسامدرن میتوان گفت که داستان به نوعی زاییدهی تخیل و دارای جهانی ساختمند است که در قلمرو خود واقعی مینماید. هر داستان بهعنوان یک مؤلفهی بارز از روابط انسانی دارای قدمت دیرینهای …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 1, 2020 داستان ۰
پدرم به ما توصیه میکرد که دولت را جدی بگیریم و به هیچ چیز دولت نخندیم، حتا در شرایطی که موردی مضحک و تمسخرآمیز از جناب دولت سر میزند. چرا که ممکن است متحمل هزینههای جبرانناپذیری شویم. مصداقش هم داستانی …
بیشتر بخوانید »تیم تحریریه آنتیمانتال می 1, 2020 شعر ۰
«آب همانقدر که میبخشد، شبیه مرگ است» تاوان بیگناهی ماست آتش نه اثبات آن و آنچه دارد هنوز میسوزد اسب سیاه سیاوش است که به اندازه کافی به اندازه بود آتش چون سوال کوتاهی که از روی آن نمیتوان پر …
بیشتر بخوانید »