ایده و سخن مستبدانه اساساً سخن مستبدانه بر «ایده» استوار است و روبه درون دارد. این سخن جهان را به دو بخش تقسیم میکند و دوگانهانگار است و تلاش میکند بیرون را به شکل درون در بیاورد. در واقع، این …
بیشتر بخوانید »مقاله «بازگشت ابدی نیچه» از «الکس راس»
«من انسان نیستم، من دینامیتم!». اگر کتابی از نیچه دست گرفته باشید، حتی اگر فیلسوف نباشید یا اصلاً نیچه را هم نشناسید، درستی این جمله را دربارۀ نویسندهاش حس میکنید. کلمات او مثل گلوله صفیر میکشند و مثل باروت آتش …
بیشتر بخوانید »مقاله «در باب وضعیت اپیدمی» از «آلن بدیو»
از همان ابتدا بر این باور بودم که وضعیت کنونی با مشخصه همهگیری ویروسی آن، چندان هم استثنائی نیست. از همهگیری (ویروسی) ایدز بگیر تا آنفلوانزای پرندگان و ویروسهای ابولا و سارس۱ -حتی اگر نخواهیم به سایر انواع آنفلوانزا، بازگشت …
بیشتر بخوانید »مقاله “مردمانِ جهان، یک سعیِ دیگر!” نوشتهی رائول ونهگم
جهان از پایه تغییر میکند تکانهی کوروناویروس فقط اجرای حکمی است که اقتصادی توتالیتر و بنیانیافته بر بهرهکشی از انسان و از طبیعت، علیه خودش اعلام کرده بود. جهانِ کهنه ازکارافتاده است و فرومیریزد. جهانِ نو، مستأصل و مبهوت از …
بیشتر بخوانید »مقاله ” هابز علیه روسو: آیا ما ذاتا خوب یا بد هستیم؟” نوشتهی رابین داگلاس
سال ۱۶۵۱، توماس هابز، فیلسوف انگلیسی، نوشت که زندگی در حالتِ طبیعی ـــ یعنی وضعیتِ طبیعیِ ما خارج از سیطرۀ یک دولتِ سیاسی ـــ یک زندگیِ «منزوی، فقیرانه، حیوانی و کثیف، و کوتاه» است. کمی بیش از یک قرن بعد، ژان ژاک روسو در مخالفت با …
بیشتر بخوانید »مقاله “چتفیکشن” نوشتهی مهدی قاسمی شاندیز همراه با چتفیکشنی از ساحل نوری
چت فیکشن: سبک جدیدی از روایت در عصر پسامدرن میتوان گفت که داستان به نوعی زاییدهی تخیل و دارای جهانی ساختمند است که در قلمرو خود واقعی مینماید. هر داستان بهعنوان یک مؤلفهی بارز از روابط انسانی دارای قدمت دیرینهای …
بیشتر بخوانید »مقاله «رمانتیک بودن یا نبودن؛ پرسشهایی از تئوری روانکاوانه هنر» از «پوریا جهانشاد»
مقدمه همه ما بارها و بارها این جمله را شنیدهایم که هنرمندان [۱]حساساند. این جمله را طی سالهای اخیر احتمالاً بیش از همه در برابر واکنش هنرمندان به مرگ و رویدادهای تراژیک شنیدهایم؛ جاییکه هنرمند در برابر دوربینهای تلویزیونی اشک در …
بیشتر بخوانید »مقاله «وقتی که امبرتو اکو بر شانهی غولها ایستاد» از «کاستیکا براداتان»
حتماً شما هم وقتی میروید کتابخانه، آه بلندی میکشید و حسرت میخورید: «چقدر کتاب هست که من نخواندهام». امبرتو اکو عاشق این احساس بود. او میگفت «هرچقدر هم سختکوش باشی، هیچوقت نمیتوانی تمام دانستههای گذشتگان را بدانی. کتابخانه جای یادگیری …
بیشتر بخوانید »مقاله «آیا فلسفهی غرب ذاتاً نژادپرست است؟» از «برایان فان نوردن»
وقتی از دیوگنس، فیلسوف دوران باستان، پرسیدند «اهل کجایی؟»، در پاسخ گفت «اهل جهانم». با گذشت زمان و ظهور کانت و شاگردانش، آن جهان دو پاره شد: در یک سو غرب قرار گرفت و در سوی دیگر «هر آنچه غرب …
بیشتر بخوانید »مقاله «ساختارگرایی و پساساختارگرایی» از «استوارت میل» و «علی رامین» (قسمت نهایی)
هدف اصلی نقد شالودهشکنانه درهمشکستن وَهم معنای ثابت در متون است. دریدا ضمن نقد نشانهشناسی سوسور که بنیاد ساختارگرایی بر آن نهاده شده است، رابطهی مستقیم دال و مدلول را به سؤال میگیرد و میگوید هیچ تناظر یک به یکی …
بیشتر بخوانید »مقاله «ساختارگرایی و پساساختارگرایی» از «استوارت میل» و «علی رامین» (قسمت سوم)
مسئلهی ارزیابی ساختارگرایی به مثابه یک نظریهی زیباشناختی ضعفهایی دارد. ساختار مفهومی سؤالبرانگیز است که بر فرضهای نامشخصی تکیه دارد. با همهی کوششی که بارت به خرج میدهد که آفرینش فردی را در فرایند خوانش (یا قرائت) متن بگنجاند، ساختار …
بیشتر بخوانید »مقاله «ساختارگرایی و پساساختارگرایی» از «استوارت میل» و «علی رامین» (قسمت دوم)
ساختارگرایی تا حد زیادی از اصطلاحات به کار رفته در کتاب درسهای زبان شناسی همگانی و نیز از روش شناسی آن بهره گرفته است. دالّ / مدلول، همزمانی / در زمانی، همنشینی/جانشینی، ساز و برگ ویژهی تحلیل ساختاریاند. موضوعات مهمی …
بیشتر بخوانید »