خانه / تیم تحریریه آنتی‌مانتال (صفحه 42)

تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

شعر مدوسا از منصور بابالویان

《مدوسا》 بیدار که شدم پلک‌هام بسته بود درها باز و موهایی نه مارهایی، رها بر چهره‌ام. چشم‌ها درشت نی‌نی‌ها کلوزآپ زوم شده بر سرنوشت‌م… چه خدای دلهره‌آوری! دلاوری می‌خواست وحشت از زیبایی سنگ‌ش نکند. باید بلند می‌شدم و سرِ کار …

بیشتر بخوانید »

شعر دیدن چشم‌هات از ناظم حکمت

《دیدن چشم‌هات》 همین‌که نگاه‌م می‌بیند چشم‌هات، گویی بویِ خاک آفتاب‌خورده توی سرم است و خودم، در مزارع گندم میان خوشه‌ها گم شده…. چشما‌ن‌ت با آن درخشش سبز پرتگاه لایتناهی‌ دارد ماده‌ی ابدالابادی‌ست، که همواره بی‌که یک دم بایستد، استحاله می‌یابد: …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه کاغذ سفید از ساحل نوری

هر چه بیشتر نمی‌گفتم تندتر ورقه‌های سفید را توی صورتم تکان می‌داد. پنجره‌ای در کار نبود. میان اتاقی بزرگ که در آن جز تاریکی هیچ نریخته بودند روی صندلی قدیمی با پایه‌هایی که لق می‌زد نشسته بودم‌. دقیقن همانطور که …

بیشتر بخوانید »

شعر سکسکه از ایمان رحمانی

خانم؟ اجازه می‌دهید اینجا؟ با لقمه چرب و چیلی که برایم‌ گرفته چه کنم! صدایی که تند از گوشم می‌گذرد دعوتم می‌کند به نشستن کمی طول می‌ کشد صدای نشستن‌ام را بنشانم به حرف می‌گیرم او را و دستم را …

بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه تصورات جنسی یک شئ از امیر علی پور

در طول چهارصد و هشتاد و هفت روز اخیر این احتمالن سیصد و پنجاهمی بود. از اتاق پرو درآمده و از دور می‌دیدمش. کاش می‌شد بدن لخت‌اش را زیر آن‌همه لباس را دید. میان نور زردِ فروشگاه حتمن جذاب‌تر از …

بیشتر بخوانید »

مقاله‌ی شکست و تعلیق در شعر از مهدی نادری

هرچه در یک شعر با شکست و تعلیق روایت‌های متعدد روبرو باشیم، می‌توان به مراتب به تاویل‌های بیشتری دست یافت و به چندتاویلی شعر کمک کرد. علاوه بر آن، شکست و تعلیق در روایت، زمان خوانش شعر را افزایش می‌دهد، …

بیشتر بخوانید »

شعر فاتحه مع‌الصوات از مصطفی صمدی

فاتحه مع‌الصوات نه دستی به زر به پیکی به سر نه یاری به بر ما این‌قدر گشاد بوده‌ایم که خطایی نکرده بگا رفته باشیم این چند سال که گذشت من اما از گذشته نمی‌گذرم یک روز تنها گیرت می‌کنم و …

بیشتر بخوانید »

شعر تمهید از شروین شهریاری

“تمهید” خانه را که برعکس کنی تو می‌دانی بالای آن همه حقیقت نگاه می‌کنم به کسی که در زیر زمین خانه‌ام خانه‌ای می‌سازد و می‌رود ابرو انداخته بالا به آشپزخانه می‌رسد و از کرم ونگوگ زده بیرون می‌پرند سیب زمینی‌ها …

بیشتر بخوانید »

مقاله‌ی زنانِ چینیِ ایران از ساحل نوری

زنان چینی ایران اوریانا فالاچی در بخشی از کتاب جنس ضعیف، زنان چین قدیم را با پاهایی که در هفت سالگی باید جا بماند و تنی که بجز پا فقط اجازه‌ی رشد دارد به تصویر می‌کشد. زنانی که از کودکی …

بیشتر بخوانید »

داستان ابر بارانش گرفته از شمیم بهار

سلام – گیتی دیروز که جمعه بود برگشت ولی خدا کند این کاغذ زودتر به دستت برسد چون قرار بوده دوازده روزی در یونان بماند که توی یکی از این جزایر الان هر چه فکر می‎کنم اسمش یادم نمی‌آید خلاصه …

بیشتر بخوانید »

داستان شکستن تخم‌مرغ پیش پای عروس از عارف حسینی

برایت اسفناج درست کرده بود، مزه‌ی زهر مار می‌داد بس که نمک زده بود، خوش‌مزه‌ترین غذایی بود که تا حالا خورده‌ای. می‌گفت عاشق لواشک است، لیسیدن را از او یاد گرفته بودی، یاد گرفته بودی که هرکاری را اگر کش …

بیشتر بخوانید »

مقاله‌ی قانون؛ این زندان انتزاعی از پویان فرمانبر

«قانون؛ این زندان انتزاعی» اعلام عجز و لابه از هیولایی متافیزیکی و تحلیل بی کاربرد از وضعیت اعمال زور در جهان امروز و نهایتا مخاطب را با هجمه‌ای از ترس و انفعال تنها گذاشتن، اگر فضای غالب بر اکثر مقالات …

بیشتر بخوانید »