خانه / شعر جهان / شعر دیدن چشم‌هات از ناظم حکمت

شعر دیدن چشم‌هات از ناظم حکمت

《دیدن چشم‌هات》

همین‌که نگاه‌م
می‌بیند چشم‌هات،
گویی بویِ خاک آفتاب‌خورده
توی سرم است
و خودم، در مزارع گندم
میان خوشه‌ها گم شده….
چشما‌ن‌ت
با آن درخشش سبز
پرتگاه لایتناهی‌ دارد
ماده‌ی ابدالابادی‌ست، که همواره
بی‌که یک دم بایستد،
استحاله می‌یابد:
راز خود را هربار
خُرد خُرد می‌دهد
اما هرگز( در هیچ زمان)
اسرارش را به تمامی
فاش نمی‌کند.

ناظم حکمت
برگردان: منصور بابالویان

《Gözlerine Bakarken》
Şair: Nazım Hikmet
tercüman: mansour babalouyan

Gözlerine bakarken
güneşli bir toprak kokusu vuruyor başıma,
bir buğday tarlasında, ekinlerin içinde
kayboluyorum…
Yeşil pırıltılarla uçsuz bucaksız bir uçurum,
durup dinlenmeden değişen ebedi madde gibi gözlerin:

sırrını her gün bir parça veren
fakat hiç bir zaman
büsbütün teslim olmayacak olan

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *