مردک کم بود، آنقدر که وقتی از حیاط رد میشد، سایهٔ عصرش هم بلند نبود. آنقدر کوتاه که انگار از سر و پا گرفته و فشارش داده بودند. روی کلهٔ گردش جادهای داشت که دورتادورش را موهای کمپشت خاکستری گرفته …
بیشتر بخوانید »داستان “نباشی چه میشود” نوشتهی ساحل نوری
امروز رفتم سراغ آینهی توی هال، یکهفتهی پیش آینهی اتاق را شکستم، دستم را که تکان میدهم هزار دست شکسته زیر پایم تکرار میشود. فکر میکنم، اگر پرسید چرا شکسته میاندازم گردن گربه سیاهه که باز حوصلهاش از کوچه سر …
بیشتر بخوانید »نقد داستان کوتاه «مهسعید» نوشتهی ساحل نوری /منتقد: محمد مروج
نقد داستان کوتاه «مهسعید» نوشتهی ساحل نوری منتقد: محمد مروج برای خواندن داستان به انتهای نقد مراجعه کنید. _______________________ اکثر انسانهای عادی و نرمال در مواجهه با هر پدیدهای درپی آنند که با تجزیه و تحلیل معنایش را بفهمند. یعنی …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “آدم شدم” نوشتهی ساحل نوری
آنقدر در خود فرو رفتهام که تنم کوچک شده، لباسها روی بدنم عزا گرفتهاند، هرچه انتظار از خودم داشتم ته کشیده، تنم شورش کرده توطئه میچیند، جدایی طلب شده پاهام یکسو میروند و دستهام سر از یکجای دیگر درمیآورند، زمان …
بیشتر بخوانید »مقاله ” خلق برای قدرت زبان یا زبان قدرت” نوشتهی ساحل نوری
ژولیا کریستوا نخستین کسی بود که اصطلاح بینامتنی را به کار برد. او بینامتنی را با این جمله تعریف میکند: «هیچ متنی جزیرهای جدا از دیگر متون نیست» و یا به تعبیری دیگر همهی متون از قبل نوشته شدهاند و …
بیشتر بخوانید »چهارمین گاهنامهی ادبی آنتیمانتال ویژهی ادبیات و اسطوره
نخستین گاز ما به سیب سرآغاز پرسشهایی شد که هبوطمان را به دنبال داشت، به ادبیات گره خورد، با تخیل درآمیخت و برای کشف و دانستن چیستی خود، اسطورهها را پدید آورد. داستانهایی به ظاهر حقیقی که خدایان را میآفرید، …
بیشتر بخوانید »داستانک “شدن” نوشتهی ساحل نوری
زندگی مثِ یه خوابه که توش هزار بار دارت میزنن باید ماهی باشی که بفهمی پشت این جمله چقد حَرفِه… پشت فرمون نشسته و از کتابی که مطمئنم هنوز ده صفحهشم نخونده یه جمله رو هی بلغور میکنه. انقد تو …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “گم شد” نوشتهی ساحل نوری
دقیقن همان روزی که سرما روی سر و کول آدم چمبره میزد و سوز میشد توی صورت و برف، رد خیسی روی یقه جا میانداخت و در خیالِ کبوتر، سرِ رهگذر جایی برای ریدن بود و اگزوز تمام ماشینها غِرغِر …
بیشتر بخوانید »مقاله “چرا آندروژنی نوشتن مهم است ” نوشتهی ساحل نوری
در دنیای امروز که جهان از جنسیت عبور کرده و زن و مرد دیگر به عنوان دو جنس جدا مطرح نمیشوند و مولفههای زن و یا مرد بودن کنار زده شده و فرد را نه بر اساس جنسیت بلکه براساس …
بیشتر بخوانید »فراخوان جشنوارهی الکترونیکی کارگاهی چتفیکشن
فراخوان جشنوارهی الکترونیکی کارگاهی چتفیکشن ((در راستای حمایت از ادبیات الکترونیک، آنتیمانتال برگزار میکند.)) چتفیکشن به عنوان ژانر جدیدی از روایت داستانی محسوب میشود که در خانوادهی چندرسانهایها جای میگیرد. این ژانر ادبیات را با تکنولوژی پیوند میدهد و اثری …
بیشتر بخوانید »مقاله “چتفیکشن” نوشتهی مهدی قاسمی شاندیز همراه با چتفیکشنی از ساحل نوری
چت فیکشن: سبک جدیدی از روایت در عصر پسامدرن میتوان گفت که داستان به نوعی زاییدهی تخیل و دارای جهانی ساختمند است که در قلمرو خود واقعی مینماید. هر داستان بهعنوان یک مؤلفهی بارز از روابط انسانی دارای قدمت دیرینهای …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “آینه” نوشتهی ساحل نوری
گَرد را از آینه میگیرم، چقدر شبیه خانمجانم شدم. چشمم که به خودم میافتد فقط سپیدی میبینم و دستهایی که رَدِ رگهاش تا بالای بازو بالا رفته و پوستِ نازکی که لای لکهاش یکذره هم سفیدی مانده. امروز که داشتم …
بیشتر بخوانید »