خانه / نقد شعر / نقد شعر «طلا» از مهدی قاسمی منتقد: لیلا بالازاده

نقد شعر «طلا» از مهدی قاسمی منتقد: لیلا بالازاده

طلا
۱
از سری که به اشتباه کرده‌ای تن بیرون
در ازای مبلغی ناچیز
به خانه می‌آیی
مثل ماشینی قسطی
بر تخت‌خواب می‌کوبی
و رنگت می‌پاشد بر دیوار.

۲
قسم به سپیده‌/دمی ‌که
می‌درخشد گونه‌هاش
زنگ می زند بعد این…
-آروم!
وقتی چکش بر‌ سرش خم
مثل آبی از طلا
روح مرا سرد می‌کند.
۳
مثل کارگری در معدن
در استخراج تنت زیر آوار
پلی ساخته‌م یک‌نفره
به طول شهر‌هایی
که شاید سفر کرده باشی.

شعر: مهدی قاسمی
منتقد: لیلا بالازاده

عوامل ژنتیکی، آموزشی و محیطی، شخصیتی را برای انسان شکل می‌دهند که مانند سنگِ سختی‌ست که به نظر می‌رسد غیر قابلِ تغییر و فرم‌دهیِ مجدد باشد. اما انسانی که به دنبالِ عناصرِ ارزشمندِ پنهانِ درونِ این سنگ است، به کندنِ معدنِ وجودِ خویش می‌پردازد تا طلای درونی خود را استخراج کند.

موتیفِ مقیدِ شعر طلا از مهدیِ قاسمی، استخراج طلا از معدن است که این معدن می‌تواند تنِ معشوقه یا وجودِ خود راوی باشد. این شعر، شامل سه اپیزود است که با رویکرد ساختارگرایی جزیی‌نگر به بررسی محتوایی آن می‌پردازیم.

۱
از سری که به اشتباه کرده‌ای تن     بیرون
در ازای مبلغی ناچیز
به خانه می‌آیی
مثل ماشینی قسطی
بر تخت‌خواب می‌کوبی
و رنگت می‌پاشد بر دیوار.

شعر با روایتی خطاب به سوم شخص و شرحِ حالِ خود او شروع می‌شود که می‌تواند نشان‌گر گفتگوی راوی با خودش نیز باشد. این اپیزود، شرحِ کارگرِ خسته‌ای است که از سر کار کم درآمدش به خانه برگشته، لباس‌هایش را از تن درآورده و روی تخت‌خواب افتاده است. با توجه به نشانه‌های ماشین، کوبیدن و پاشیدن رنگ، تاویلِ برخورد و تماس با شخصِ دیگری (معشوقه) روی تخت نیز قابلِ برداشت است.
در سطر اول، سر به مثابه‌ی یک نوع لباس در نظر گرفته شده که می‌توان آن را به تن کرده یا از تن در آورد.

۲
قسم به سپیده‌/دمی ‌که
می‌درخشد گونه‌هاش
 زنگ می زند بعد این…
-آروم!
وقتی چکش بر‌ سرش خم
مثل آبی از طلا
روح مرا سرد می‌کند.

از آن جایی که در اپیزود اول، شاعر نشان داده است که قصد دارد به زبانی مدرن، شعری مدرن بگوید، پس در انتخابِ کلماتِ دو سطر اول اپیزود دوم (قسم، سپیده‌دم، می‌درخشد)، دچار مشکل شده و یک‌نواختیِ زبانِ شعر را به هم زده و به سمتِ بیانِ نئوکلاسیک سوق داده است. هم‌چنین، این دو سطر، دارای ابهام بوده و کمکی به توصیف فضا و ساختار شعر نمی‌کنند.

عبارتِ “زنگ می‌زند” در تضاد با خاصیتِ طلا که زنگ نزدن است و در همراهی با موتیفِ زنگ زدن و تماس برقرار گرفتن، تولید زیبایی کرده، مخصوصا که دیالوگی هم در ادامه آمده است:
– آروم!
 کلمه‌های آروم، چکش و طلا، فضای کوبیدن بر سنگِ معدنی و استخراج طلا را ترسیم می‌کنند اما اگر به تاویلِ کوبیده شدنِ راوی بر معشوقه‌اش روی تخت برگردیم، می‌توانیم این نشانه‌ها را ادامه‌ی توصیفِ اروتیک این رابطه بدانیم.

دو سطر اخر این اپیزود، رابطه‌ی ترامتنی با مَثَلِ آب طلا خوردن و نشاطِ روح پیدا کردن، دارد.

۳
مثل کارگری در معدن
در استخراج تنت زیر آوار
پلی ساخته‌م یک‌نفره
به طول شهر‌هایی
که شاید سفر کرده باشی.

در اپیزود سوم، به نظر می‌رسد، راوی دست از گفتگو با خود برداشته و این بار با معشوقه‌اش حرف می‌زند.‌ شاعر در این اپیزود، به زیبایی صحنه‌ی هماغوشی و معاشقه را به آواری ریخته روی تنِ معشوقه تشبیه می‌کند به طوری که راوی، کارگری است که به دنبالِ استخراجِ طلا (عنصرِ ارزشمند) از معدن (تنِ معشوقه‌اش) است.  برای این منظور، پلی یک نفره ساخته که نشانگرِ یک طرفه بودنِ رابطه‌ی راوی با معشوقه‌اش است. هر چه معشوقه، دورتر باشد، این پل بلندتر است و راوی مسافت بیشتری را باید طی کند.

بررسی هر سه اپیزود، ساختارِ کلی این شعر را نمایان می‌کند. راوی به دنبالِ استخراجِ عنصرِ کمیاب و ارزشمندی در تنِ معشوقه‌اش است. با توجه به نشانه‌های اروتیک، این عنصر می‌تواند کسبِ لذت و رسیدن به ارگاسم (یافتنِ طلا) طی عشق‌بازی و سکس (کندنِ معدن) باشد به طوری که در نهایت، با کسبِ لذت، راوی به آرامش روانی می‌رسد (سرد شدن روح با خوردن آبِ طلا).
تاویلِ دیگرِ کاویدنِ معدن، ایجاد ارتباطی عمیق (ساختن پل) و راه پیدا کردن به دنیایِ معشوقه و کشفِ احساسات و افکارِ باارزش او است.
با این همه، با توجه به گفتگوهای راوی با خودش، می‌توان تاویلِ دیگری هم داشت که در واقع، راوی و معشوقه یک نفر هستند و راوی در تنهایی و عزلتِ خودش، به دنبالِ استخراجِ فضیلت‌های درونیِ خویش یا لذت‌های عمیقِ درونی (با توجه به تمِ اروتیکِ شعر) می‌گردد.‌
به طوری که کوبیدنِ چکش بر سر، می‌تواند اشاره به تفکر و خودسازیِ شخصی و استخراج ایدئولوژیِ باارزش از تاملاتِ درونیِ شخص باشد، همان‌طور که در سطرِ اول، راوی بیان می‌کند به هنگامِ برگشتن به خانه،  سرِ اشتباهی را از تنش در می‌آورد و درآمد شغلِ بیرونی را نسبت به کار و  تلاشِ درونی‌اش، بسیار اندک می‌داند.

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *