خانه / شعر / شعر «بدنی پر از جراحت» نوشته‌ی «تیرداد نصری»

شعر «بدنی پر از جراحت» نوشته‌ی «تیرداد نصری»

بدنی پر از جراحت پنهان و آشکار…
دهانی خونین
که یک بار به تبسمی فرخنده
دسته‌گلی پیشکش آزادی هدیه کرد…
چشمانی باز با نگاهی ثابت…
این منم افتاده در کوچه‌پس‌کوچه‌های فورست گیت لندن؟
من اما در میهنم هستم همچنان که
پرسه می زدم و پرسه می‌زنم هنوز
خیابان های پر از نارنج شهسوار را
همچنان که
نفت‌کش‌ها را نگاه می‌کردم و نگاه می‌کنم هنوز در بندر آبادان
همچنان که
در فوزیه‌ی تهران با دوستان
کشته‌شدگان انقلاب را می‌شمردیم و می‌شمرم
همچنان که شاعر بودم و شاعری هنوز بدون کتاب‌ام
همچنان که
دختر و پسرم به زندان شیراز افتادند و در زندان‌ند در تبریز
همچنان که
همسرم خودکشی کرد در مشهد و خودکشی می‌کند در کرمان
مادرم؟
در زاهدان از غصه دق کرد
و پدرم؟
دست‌فروشی روشن‌فکر که از پنجره‌ی انبار کتاب‌هاش در اصفهان
به جهانی می‌نگریست تهی از شقاوت
در کوچه‌پس‌کوچه‌های مه گرفته‌ی فورست گیت لندن
شاعر
جسد پناهنده‌ای روی زمین است
پلیس‌ها دورتادورش جمع‌ند

۴٫۴٫۲۰۰۴ لندن

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *