خانه / شعر جهان / شعر «برای نوشتنِ آخرین کلماتم» از «ان سکستون»

شعر «برای نوشتنِ آخرین کلماتم» از «ان سکستون»

برای نوشتنِ آخرین کلماتم
آن‌ها که فقط برای تواند،
آن‌ها را در یخ‌دان می‌گذارم
جای امنی کنار نوشیدنی‌ها و گوجه‌فرنگی‌ها
و شاید آن‌ها آخرین کلمات باشند
نامه‌های قدیمیِ ذوب‌شده
به شکل زنبوری سیاه درمی‌آیند
تن‌پوش شب به آنی
چون کاغذ پاره‌ای ریزریز می‌شود
زرد، قرمز، بنفش.
و تخت‌خواب_ بگذریم
اما ملافه‌ها
به طلای سختی تبدیل می‌شوند
طلای سخت
همه‌ی اشیا با بوسه‌ای سنگ می‌شوند
آن‌چنان که برای من اتفاق افتاد
عزیزترینِ مکار!

ترجمه: طیبه شنبه زاده

از کتاب: عشق دیوانگی و مرگ

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *