خانه / شعر / ناخن_لولیا قهرمانی

ناخن_لولیا قهرمانی

ناخن”

مثل یک پشم
پرت شدم از تن‌ش
و در جوابِ کمک
کسی نگفت آمدم
بعد از او این زندگی
امن نشد دیگر
و من که مثل ناخن‌
می‌شکستم مدام
دیگر به هیچ‌کس نگفتم بمان
باریک شدم
شکل این گردن
که دست‌های او
تیر کشید روی آن
دست‌‌هاش خیابان بود
و هر انگشت
فلشی سمت من
دست‌ من اما بیابان
آبش که داد
از بس ترَک خورد
شدم زنی که در دوری‌‌ش
از این تخت
به تخت دیگر
پرت شد حواسم

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *