پسرک تیغهی چاقو را در ساقهی بلند نِی نشاند و روی دسته فشار آورد. چاقو هنوز در جانِ نی بود که برقی بر تیغه لغزید و بازتاباش در چشم پسرک نشست. رعد غرید. ناگهان رگباری تند بر نیزار پاشیده شد …
ژوئن, 2020
-
14 ژوئن
داستانک “جنایت بدون مکافات!” نوشتهی لولیا قهرمانی
تمام وقت بر در مغزم میکوبد و مثل بچهای در شکم مادر، برای تولدش عجله دارد! احتمالن اگر فرصتی برای زندگی در بیرون از عالم خیال به او بدهم، ممکن است خلاف رای من فکر کند و تمام معادلاتم بههم …
-
7 ژوئن
داستان کوتاه “النگوی هندی” نوشتهی محمدرضا سالاری
با نگاه اتوبوس را نگه داشت و سوار شد. به راننده سلام کرد و رفت ته اتوبوس، سلانه روی صندلی لم داد. از صفحه چهارده اینچ تلویزیون بالای سر راننده فیلم هندی پخش میشد. موهای راننده شوره زده بود. زن …
-
6 ژوئن
داستان کوتاه “فانوس دریایی” نوشتهی محمدرضا زمانی
از وقتی دست راست دوستم قطع شده است، زنش دیگر سایهی چشم نمیزند. دوستم این را گفت و بعد دیگر حرفی نزد. برای همین دوباره راه افتادیم سمت ساحل. نشستیم و به دریا نگاه کردیم. کف موج آمد و قبل …
-
6 ژوئن
داستانک “بوی دستها” نوشتهی لیلا بالازاده
دیشب که من خواب بودهام، دستهایم خودسر راه افتادهاند و برای کمی ماجراجویی و هیجان، سوار آخرین ماشین به سمتِ روستا شدهاند. به آنجا که رسیدهاند، درون یکی از خانهها سرک کشیده و زنی در رختخواب پیدا کردهاند که از …
می, 2020
-
27 می
داستان کوتاه “گدا” نوشتهی غلامحسین ساعدی
۱ یه ماه نشده سه دفعه رفتم قم و برگشتم، دفعهی آخر انگار به دلم برات شده بود که کارها خراب میشود اما بازم نصفههای شب با یه ماشین قراضه راه افتادم و صبح آفتاب نزده، دم در خونهی سید …
-
15 می
داستان کوتاه “خواب یخی” نوشتهی ذبیح جلیلی
اکبر میگفت تو از همان روز اول گم شده بودی. یعنی من خودم هم نفهمیدم کی و کجا گم شدم. نمیدانم چه کسی من را گم کرد که الان اینجا هستم. من با همهی آدمها اطرافم فرق میکنم. جمجمهام از …
-
10 می
داستان کوتاه “عروسک سنگی” نوشتهی شکیبا معظمی
آدمهای لعنتی. آدمهای لعنتی یک عمر نفس کشیدن به من بدهکارند. انقدر هی زیرچشمی نگاه میکنند و ادا اطوار درمیآورند که از ترسشان نمیتوانم تکان بخورم. بدبختی این است که جرئت ندارند صاف توی چشمهایم نگاه کنند ولی بیخیال دزدکی …
-
6 می
فراخوان جشنوارهی الکترونیکی کارگاهی چتفیکشن
فراخوان جشنوارهی الکترونیکی کارگاهی چتفیکشن ((در راستای حمایت از ادبیات الکترونیک، آنتیمانتال برگزار میکند.)) چتفیکشن به عنوان ژانر جدیدی از روایت داستانی محسوب میشود که در خانوادهی چندرسانهایها جای میگیرد. این ژانر ادبیات را با تکنولوژی پیوند میدهد و اثری …
-
2 می
مقاله “چتفیکشن” نوشتهی مهدی قاسمی شاندیز همراه با چتفیکشنی از ساحل نوری
چت فیکشن: سبک جدیدی از روایت در عصر پسامدرن میتوان گفت که داستان به نوعی زاییدهی تخیل و دارای جهانی ساختمند است که در قلمرو خود واقعی مینماید. هر داستان بهعنوان یک مؤلفهی بارز از روابط انسانی دارای قدمت دیرینهای …
-
1 می
داستانک “سازش” نوشتهی حمید سلیمانی رازان
پدرم به ما توصیه میکرد که دولت را جدی بگیریم و به هیچ چیز دولت نخندیم، حتا در شرایطی که موردی مضحک و تمسخرآمیز از جناب دولت سر میزند. چرا که ممکن است متحمل هزینههای جبرانناپذیری شویم. مصداقش هم داستانی …
آوریل, 2020
-
29 آوریل
داستان «حصیرآبادیها و یک نفر دیگر» از «ایمان مسگرزاده»
آفتاب کمرمق صبحگاه مه آلود که از پس تپهی انبار باروت روی زاغههای حلبی و بلوکی حصیرآباد نشست، تقریباً کارش تمام شده بود. هنهن کنان و عرق ریزان به دستهی موریانه زدهی بیلش تکیه زده بود و داشت به چرخ …