خانه / شعر جهان / شعر”نامه‌‎ایی عاشقانه در عمارتی شعله‌ور ” نوشته‌ی آن سکستون/ ترجمه: صفورا هاشمی چالشتری
Her poems win Pulitzer Prize. Mrs. Anne Sexton of Weston Mass, holds book of her poems, Live or Die, that won her the 1967 Pulitzer Prize for poetry. Mrs. Sexton, 38, mother of two daughters, wrote 400 poems before she had one published. Her third book, published last year won the $500 Pulitzer Prize.

شعر”نامه‌‎ایی عاشقانه در عمارتی شعله‌ور ” نوشته‌ی آن سکستون/ ترجمه: صفورا هاشمی چالشتری

نامه‌‎ایی عاشقانه در عمارتی شعله‌ور

[آن سکستون
۲۷ سپتامبر ۱۹۷۴
ترجمه: صفورا هاشمی چالشتری]

فاکسی عزیز،

من در یک قفس هستم،
قفسی که مال ما بود،
پر از پیراهن‌‎های سفید و سالاد سبزیجات،
یخ‎دانی به شیارهای شهوت‌‎انگیز ما می‌کوبید،
فیلمی جلوی چشم‎‌‌هام رژه می‌رود،
تخم‎‌‌هایت را می‌ریزی توی تونل،
و ما ورق، ورق، ورق، ملافه‌‎بازی می‌کردیم،
تمام روز، حتی در وان حمام، مجنون‌وار.
ولی امروز تخت را آتش زدم
و دود تمام اتاق را گرفته،
داغ، به حد آب شدن دیوارها،
و یخ‎دان، اندازه‌ی دندانی سفید و چسبناک.

ماسک پوشیده‌ام،
برای نوشتن آخرین کلمات‌ام،
کلمات‌ام فقط برای تو هستند
آن‌ها را می‌گذارم
در یخ‎دانی که ودکا و گوجه گیلاسی‌ها را نجات می‌دهد،
شاید دوام آوردند.
سگ دوام نمی‌‎آورد. خال‌‎هایش می‌‎ریزند.
نامه‌‎های قدیمی تبدیل به زنبور سیاهی می‌‎شوند.
لباس‌‎های خواب پیش از این پاره پاره شده‌اند
تبدیل به کاغذ، کاغذ‎های زرد، قرمز، بنفش.
تخت- خب، ملافه‌‎ها طلایی شده‌اند-
زمخت، طلای زمخت و تشک
پهلو به سنگ می‌‎زند.

به نظر من،
عزیزترین‌ام، فاکسی من،
شعرهای من برای تو ممکن است به یخ‎دان
و ابدیت پرآمال آن
برسند یا نرسند،
چرا که آیا یادداشت‌های تو کافی نیستند؟
همان‌هایی که بهشان می‌گویی روابط عمومی،
و نام من در لیست روابط عمومی آمده است؟
اگر پاهایم تسلیم قیر نمی‌شدند
تمام داستان را می‌گفتم –
نه فقط داستان ملافه‌ها
بلکه داستان ناف‌ها،
داستان چشم‎‌های خمار،
داستان ویسکی ترش نوک‎ پستان‌ها –
و عشقمان را به جایی که تعلق داشت برمی‌‎گرداندم.

با وجود دستکش‌‎های نسوز،
پر از سیاهی سرفه شده‌ام،
و باروتی قرمز به رگ‌های‎ام می‌‎پاشد،
یخ‎دان کوچک ما کاملا آب شده
و بی‌معنا، می‎دانی که،
معنای تک‎نوازی،
آتش‌سپاری عشق،
گویی در سراشیبی خیابانی در روسیه
قدم می‌زنیم،
شعله‌‎های آتش
شلاقی است که بر اسبی می‌‎نشیند،
شلاق،
پیروزی انسانی خود را می‌‎ستاید،
و مگس‌‎ها در هر ضربه منتظرند،
مگس‌‎هایی مستقیم از شرکت یونایتد فروت.

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *