خانه / شعر / چهار شعر از ایوب احراری

چهار شعر از ایوب احراری

۱) به جهنم

در دسترس که نباشی
فیلمت می‌کنم
که خنده‌ات کنند
یا شعری که سوژه‌ات کند
خواهی نخواهی می‌خواهمت
نه برای اینکه برده‌ات کنم
به تو محتاجم مثل آدم
گونه‌ات سیب سرخ
اینبار من زمینی‌ات می‌کنم
پس بگو به جهنم

۲) گوربه‌گور

برای کشتن دو نفر کافی‌ست
برای به‌دنیا آمدن هم
اما مردن یک‌نفره‌ست
از گوری به گور دیگر راهی نیست
آهی نیست که تا گور همراهت باشد

۳) وان‌نایت‌استند

به لب‌های تو می‌گویند آره
این چشم‌ها
که خالی‌ شده‌اند در تو
این حرف‌ها اگر گیج نخورند
حتماً لیز می‌خوریم به خانه
تا دست‌ها دوباره سلامی بدهند
و دکمه‌ها از حالمان شل‌تر شوند
قبول
کمی ترسناک است
وقتی خاک شوی در خانه
حریف جز تو امتیازی ندارد
تو خراب‌ شده‌ای در من
و من خرابِ تو

۴) پس‌مانده‌ام

حتی اگر بگندد آشپزخانه
بوی تعفن بگیرد خانه
کسی با پنجره کاری ندارد
حتی در راضی نیست هوا بخورد
طردشده از سیگارم
از بس مانده‌ام
به عقب رفتن
پس‌مانده‌ام لای تو
برق خالی شده از خانه
در خالی شده از رفتن
و یخچال شکسته
از بس هی باز هی بسته

خیالم آنقدر قد ندارد
که رد شود از تو

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *