«ناخنها»
به تو اندوه دادم
تا مثل تقویمی تکرنگ از دیوارت بیاویزی
آخر قلبم رو
مثل جایی پاره بر آستینم است
فکر میکردی
به از هیچکجای تو تا هیچکجای خودم
آنقدر فکر میکنم
که راهی بیابم شاید؟
میدانم بهانهای ندارم تا بمانم
گیج
مثل آینهای که روی نخی دور میزند مدام
و نمیداند
چرا عوض میشود همهچیز
شاید از دستدادن
از بهدستآوردن
راههای بیشتری میدهد بهدست
مثل دروغسنج
میان دروغها بُر میخورم
مرورشان میکنم
مگر بفهمم چه چیزی از دست دادهام
رد پاهایم را پیدا
سقلمه به چشمهایم تا بیدار شوند
یادشان نمیآید اما
آنچه از دست دادهام چه شکلی داشت
آخرینبار کِی مصرفش کردم؟
بهشکل حلقهای (بر انگشت) بود یا در هیئت نوری؟
یا برکهای پاییزی
که میگیرد و میدرخشد و سرد میشود آرام…
شاید تنها خیالی بوده
که هیچچیز برشنمیگرداند به من
دستهایت
درختانی که تاب میآورند در سیل
فیلمی که بارها و بارها دیدهام
در نسخهای مستهلک که در آخرین صحنهها میبُرد
و پایانی خالی…
صاعقه
جای زخمهای آینده را نشانم داده است
و من
در آدمی تنها تأمل کردهام
مثل کلیدی در قفل
بیدستی که بچرخاندش
به این سادگیها نیست…
کاری از کسی برنمیآید
وقتی زمستان
برای کِشتهی شعرت نقشه میکشد
و بذر سخن
با رفتنات شاخه میدهد
وقتی ناخنها
انگشتها را میبوسند و میروند
و آخرین فرصت
مثل خون از تو میرود
وقتی تنها فرصتات
دارد خونریزی میکند
برای گفتن از حقیقت یا آرامش
تنها زبانی که داری زخم است…
__________
The Nails
I gave you sorrow to hang on your wall
.Like a calendar in one color
.I wear a torn place on my sleeve
.It isn’t as simple as that
Between no place of mine and no place of yours
You’d have thought I’d know the way by now
.Just from thinking it over
Oh I know
I’ve no excuse to be stuck here turning
,Like a mirror on a string
Except it’s hardly credible how
.It all keeps changing
Loss has a wider choice of directions
.Than the other thing
As if I had a system
I shuffle among the lies
Turning them over, if only
.I could be sure what I’d lost
I uncover my footprints, I
.Poke them till the eyes open
.They don’t recall what it looked like
,When was I using it last
Was it like a ring or a light
Or the autumn pond
Which chokes and glitters but
?Grows colder
It could be all in the mind. Anyway
.Nothing seems to bring it back to me
And I’ve been to see
,Your hands as trees borne away on a flood
,The same film over and over
And an old one at that, shattering its account
To the last of the digits, and nothing
.And the blank end
.The lightning has shown me the scars of the future
I’ve had a long look at someone
Alone like a key in a lock
.Without what it takes to turn
.It isn’t as simple as that
Winter will think back to your lit harvest
For which there is no help, and the seed
Of eloquence will open its wings
When you are gone.
But at this moment
When the nails are kissing the fingers good-bye
And my only
,Chance is bleeding from me
,When my one chance is bleeding
For speaking either truth or comfort
.I have no more tongue than a wound