خانه / شعر جهان / شعر “کوی هزارتو” نوشته‌ی میشل گرانگو

شعر “کوی هزارتو” نوشته‌ی میشل گرانگو

“کوی هزارتو”

سرم را بلند کرده می‌بینم
فرا رسیده شب
چراغ روشن
بی‌شک خودم روشن‌اش کرده‌ام
امّا به یاد ندارم
کار کرده‌ام تمام روز
مانند گاوی
در زمانی که کار می‌کردند گاوها
نگاه‌ام می‌خورد به سیاهیِ شیشه
در بازگشت
به زندگیِ بسیار شخصی‌ام
نمی‌توانم بفهمم
چه‌گونه توانسته‌ام این‌قدر زیاد زندگی کنم
با این‌همه اتفاق بسیار
و این‌قدر کم

شاعر: میشل گرانگو
برگردان: گروه ترجمه‌ی آنتی‌مانتال
———————
CITÉ DU LABYRINTHE

Je relève la tête et je vois que la nuit est tombée. La lampe est allumée, c’est sûrement moi qui l’ai allumée mais je ne m’en souviens pas. J’ai travaillé toute la journée, comme un bœuf du temps où les bœufs travaillaient. Mon regard se cogne au noir de la vitre. En rentrant dans ce qui est ma vie si privée, je ne parviens pas à comprendre comment j’ai pu vivre si longtemps, et tant d’événements, et si peu.

Michelle Grangaud

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *