کتاب مقدس
قبل از ترک کلیسای جامع
بعد از تشییع جنازهی یک دوست، برگشتم
دوباره و دیدم
*مونسنیور به آرامی
انجیلش را میبوسد. قلبم به این مهربانی
با اشتیاقی درخور پاسخ داد. اما
تصور گناه اولین
به قیمت اولین حامی تمام میشود
هشتاد مرکب حبشی قابل پرداخت
به حضرت پاپ در هر جلسه، و
ما هنوز بهرهی آنرا میپردازیم.
در این فرهنگ بوسیدن کتاب مقدس،
ضرب و شتم زنان، و تصاحب اموال
بسیار مهم است. من هنوز مشتاقم
با خدا برقصم، اما دیگر پیر شدهام.
حتا ممکن است خدا فرصتی دهد به من
تا بنشینم کنار مجلس رقص
ناخواسته.
رقص عبادت را تماشا میکنم
از فاصلهای عجیب دور،
با این سوال همیشه در ذهن
چه مزهای داشت
آن بوسه
در روح مجرد مونسنیور.
*عنوانی که به برخی از بزرگان کلیسای کاتولیک میدهند.
_________________________
The Bible
Before I left the cathedral
after a friend’s funeral, I turned
around once more and saw
the Monsignor tenderly kissing
his bible. My heart responded
to the tenderness with longing
to be devoted like that. But
the concept of original sin
cost its original sponsor
eighty Nubian steeds payable
to the Pope then in session, and
now we all still pay off interest.
In this culture of kissing bibles,
beating women, and possessions
overly important, I still yearn
to dance with God, but I am old now.
Chances are even God would let me
sit at the edge of the dance floor
unwanted.
I watch the dance
of devotion from my amazed
distance, always wondering
what that kiss felt like
in the celibate Monsignor’s soul.
By: Beate Sigriddaughter
شاعر: بیات سیگریددوتر
مترجم: مهدی قاسمی شاندیز
برگرفته از سایت: http://fictionaut.com