خانه / شعر جهان / شعر وقتی از شعر سرودن دست می‌کشم از تس گالاگر

شعر وقتی از شعر سرودن دست می‌کشم از تس گالاگر

آسمان به زمین بیاید،
یا زمین به آسمان
مهم نیست
وقت تا زدن لباس‌ها،
هنوز یک زنم
زنی که کارهای عالم
روی سرش ریخته.
آستین‌های پیراهنش را روی هم می‌گذارم،
هیچ چیز نمی‌تواند این ملایمت میان ما را از ما بگیرد.
می‌دانم که وقتی دیگر سراغ شعرم خواهم رفت،
سراغ زنانگی‌ام
حالا اما
با پیراهن مردانه‌ی غول پیکری
باید دست و پنجه نرم کنم
و جایی دختری کوچک،
کنار مادرش ایستاده تا یاد بگیرد،
چطور یک پیراهن مردانه‌ را باید تا کرد.

مترجم: آسیه رحمانی

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *