سخن راندن از روانکاوی همواره برداشتهای متفاوتی بهدنبال دارد، بهخصوص اگر این مفهوم در نسبت با آثار هنری و ادبی قرار گیرد. البته باید دید که این برداشتها له و علیه چه دستگاهی هستند؟
بهشکل کلی، دانش روانکاوی از نوعی پردازش و تکرار صحبت میکند که پیوسته درحال تغییر است و اساساً اعتبارش را از همین تغییر گرفته، خودش را در رابطهی میان آنالیز و آنالیزان بهبود میبخشد.
این شکل از رابطه در هنر و ادبیات دچار دگردیسیای از نوع متنی میشود و دیگر تنها منوط به مؤلف نیست؛ بلکه به متن و کارکردهای آن و همچنین موجودی بهنام مخاطب مربوط میشود. در حقیقت، روانکاوی در هنر و ادبیات از نوعی تلاقی نگاه سوژه و اثر در صفحه پرده برمیدارد که هر دو بهطور همزمان بر یکدیگر اثرگذارند. دیگر مساله و بحث نوعی بیماری روانی نیست که متن یا همان اثر بهانهای باشد برای کشف ناخودآگاه هنرمند، بلکه تنها با ساختارهای ذهنی متفاوت مواجه هستیم که بازشناسی سوژه را رقم میزند.
بازشناسی سوژهی انسانی پیوسته در گرو حضور یک دیگری اتفاق میافتد، دیگری بزرگی که میل نخستین سوژه را از طریق زبان غصب میکند. همین جداافتادگی و فقدان است که در روانکاوی نقش تولیدگر را ایفا میکند و تنها در زنجیرهای از دالهای زبانی که پیوسته درحال تغییر است، میتواند وجود پیدا کند. ادبیات بهمثابهی دال بزرگ دلالتگر ایدهای است که میتواند به کمک تولید اسامی دلالت و تشخصبخشیدن به فقدانها و غیابها، امکانی برای تفاوت و تفاوتیدن مهیا سازد.
در این شماره از گاهنامهی ادبی_فرهنگی آنتیمانتال تلاش کردهایم تا نگاه جزئی و جهانشمولتری از مفهوم روانکاوی در ادبیات را با شما به اشتراک بگذاریم؛ همچنین سعی برآن بوده تا نیمنگاهی به روانکاوی امروز و گفتمانهای تازهتر هم داشته باشیم که مقالهی «پوست_من» اثر دیدیه آنزیو شاهدی بر این ادعاست.
در نقدها نیز هدف پیادهسازی تئوریک و ملموس این ایدهها بوده است.
با ما همراه باشید…
لینک دانلود سومین گاهنامهی آنتیمانتال ویژهی ادبیات و روانکاوی
سومین گاهنامه ادبی آنتیمانتال ویژهی ادبیات و روانکاوی
_______________
شما میتوانید این گاهنامه را به صورت آنلاین در سایت بخوانید.
👇👇👇
برای خواندن دومین گاهنامهی آنتیمانتال به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇👇