«خوابی که دیده بودم» یکروز صبح پس از برخاستن از خوابی طولانی نگاه کردم: اسبابی جدید در اتاقِ من بود ای وای!… این نه خانهی کودکیام و نه دنیایی که دیده بودم و میشناختم دستهای من مثلِ بالوپر تکان خورد …
بیشتر بخوانید »شعر «کورتاژ» از «بهار توکلی»
«کورتاژ» جای من باید تو را به در و دیوار خانه کوبید برای حبس تو در خاطر باید مدام توی چشم باشی اینگونه بیشتر دوستت خواهم داشت دارم کمکم از تو متنفر میشوم و این اصلن برای قلب مادرم خوب …
بیشتر بخوانید »مقاله «مخاطب، استیضاح، و زبان بهمثابه کلانسوژهی ادبیات» نوشته «هومن حسینزاده»
تلقی تاریخی از ارتباط میان ادبیات و مخاطب، یا متن و خوانندهی آن، همواره با پیشفرض استقلال زیباییشناختی هنر و ادبیات همراه بودهاست و بههمین سبب با تبدیل اثر زیباییشناسی به اثر سلطه و استیلا، موجب شدهاست تا پیوسته نشانگرهای …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه «شن در تکان شیشه» نوشتهی محمدرضا زمانی
گوزن در خیابان آسفالت ایستاده بود. گوزن در راهپله میدوید. به ماشینها نگاه میکرد، ماشینها خالی بودند. شیشههایشان بالا بود. جنگل نبود، شهر نبود، شیر ماده نبود، شیر نر نبود و دوستانش نبودند. گوزن تنها بود. کمی شلوارش را صاف …
بیشتر بخوانید »فراخوان دعوت به همکاری با نشریهی الکترونیکی آنتیمانتال
با درود و احترام خدمت اعضای گرامی کانال آنتیمانتال به دلیل استقبال بینظیر دوستان و همراهان عزیز و همیشگی پایگاه ادبی و شعوری آنتیمانتال از شمارهی دوم گاهنامه با موضوع «ادبیات و مخاطب» که تنها در تلگرام بیش از پانزدههزار …
بیشتر بخوانید »دومین گاهنامهی ادبی آنتیمانتال ویژهی ادبیات و مخاطب
بهنظر میرسد هر شکلی از ادبیات پیش از آنکه معرف پدیدآورندهی آن باشد، با مخاطب خود تعریف میشود. مخاطبشناسی زمان و مکان نمیشناسد؛ بهاین معنا که در خلق ادبی همیشه باید از مخاطب یک گام جلوتر ایستاد.در جهان امروز که …
بیشتر بخوانید »اولین گاهنامهی ادبی آنتیمانتال ویژهی ادبیات الکترونیک
دنیای امروز لوحی توخالیست و قدرت است که تعیین میکند حقیقت چه باشد، نه حقانیت. این روزها که ویروس کرونا بهانهای شده تا فضای مجازی عرصهای برای گفتوگو و همزیستی عقاید مختلف و تولید خردهگفتمانها باشد، نباید منفعلانه نشست و …
بیشتر بخوانید »