داستان “نباشی چه میشود” نوشتهی ساحل نوری تیم تحریریه آنتیمانتال سپتامبر 17, 2023 داستان ۰ امروز رفتم سراغ آینهی توی هال، یکهفتهی پیش آینهی اتاق را شکستم، دستم را که تکان میدهم هزار دست شکسته زیر پایم تکرار میشود. فکر میکنم، اگر پرسید چرا شکسته میاندازم گردن گربه سیاهه که باز حوصلهاش از کوچه سر … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری