داستان کوتاه”یک جفت تیلهی سبز” نوشتهی مریم سعیدی تیم تحریریه آنتیمانتال آوریل 13, 2024 داستان ۰ شبهایی که بیخوابی به سرش میزد شروع میکرد به شمردن فاصله بین دم و بازدمهای احمد. خر و پفهایش گاهی صدای ریختن آوار میداد. یک وقتهایی هم انگار که نفسش گیر کند توی ششهایش، یا که یادش رفته باشد نفس … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری