داستان کوتاه “از سئول تا کالیفورنیا” نوشتهی محمود اشرفزارعی تیم تحریریه آنتیمانتال آگوست 2, 2020 داستان ۰ قرارشان این بود که عبداله بیرون بایستد و رضا توی کیوسک بنشیند. کیوسک کوچک بود. بهزور یک نفر تویش جا میگرفت. رضا بلیت را میداد دست مردم و پول را میگرفت. عبداله دم ورودی درها مراقب بود کسی بدون بلیط … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری