برایت اسفناج درست کرده بود، مزهی زهر مار میداد بس که نمک زده بود، خوشمزهترین غذایی بود که تا حالا خوردهای. میگفت عاشق لواشک است، لیسیدن را از او یاد گرفته بودی، یاد گرفته بودی که هرکاری را اگر کش …
بیشتر بخوانید »مقالهی ادبیات و نان از عارف حسینی
پیشتر از آن که چیزی، نان را بنویسم، بیشتر دوست دارم ادبیات را ورز بدهم. این گزاره و مفهوم را اگر جانی شایسته دهیم و پرداختی مناسب کنیم، یقین، آن طرف معادلهی فرضگرفته شده به سمتی راهش را پیدا میکند. …
بیشتر بخوانید »