خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : #شعر_ایران

بایگانی/آرشیو برچسب ها : #شعر_ایران

شعری از «ساناز مصدق»

از تنگه‌ی منجیل پشت لب‌هایم از قله‌های تنم که کرده‌اند نشست و غدّه‌ای که ناگهان میان‌مان نشست چه یادت هست؟ افتاده زالو روی ساعت‌م بیا مرا ببر بیا مرا روز کن میانِ دو شب جهان بی‌رحم‌ست و این رَحِم‌ با …

بیشتر بخوانید »

یک شعر از «اسماعیل علی‌پور»

هیچ هم اتفاقی هیچ هم اتفاقی نیست آمدن این گنجشک‌ها روی شاخه‌های من دارند چیزی چیزی دارند می‌گویند زیر دست من و این درختان که افتاده‌اند پشت‌ سر هم ردیف هیچ فعلی ندارند و هیچ فعل فرقه‌ای هم ندارم من …

بیشتر بخوانید »