شعری از “حدیثه سفری” تیم تحریریه آنتیمانتال دسامبر 29, 2021 شعر ۰ برای زنی که به آشوب میکشد غنچهای بخر که وقتی سر از آب میآوری بیرون گل شود! مجنون میمیرد و من لیلای فرهاد دیگری که دستش بدون مرز آلوده به میهنی دیگر است دیگر به یاد نمیآورم کشتارگاهی که سرود … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری