… همیشه در پیِ شر است، اما پیوسته خیر میآفریند. — گوته، فاوست گفت: «من برای هرچیزی آمادهام»، و کلاشنیکف AK-47 را کمی دورتر هل داد، دستش را زیر جلیقهٔ ضدگلوله برد تا زیر بغلش را بخاراند، بعد ادامه داد: …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “انزوا” نوشتهی صباح سنهوری/ برگردان و بازنویسی: غزال تشکر
[صباح سنهوری نویسنده، شاعر و مترجم سودانیست که در دههی ۱۹۹۰ در خارطوم متولد شد و از نویسندگان جوان، متفاوت و پیشروی ادبیات معاصر عرب بهشمار میرود. او با سبک تجربی، مینیمالیستی و گاه سورئالیستیاش در داستانهای کوتاه و نثرهای …
بیشتر بخوانید »کتاب «رتوریک در رمان» نوشتهی آنا-کارینا اشنایدر/ ترجمهی صفورا هاشمی چالشتری
آنا-کارینا اشنایدر، دانشیار دانشگاه لوسیان بلاگا سیبیو، در رومانی، دارای مدرک دکترا در نظریهی انتقادی و مدرک دکترا در مطالعات فاکنر از دانشگاه لوسیان بلاگا (۲۰۰۵)، و مدرک دیپلم در مطالعات آمریکایی از کالج اسمیت و مدرک کارشناسی ارشد از …
بیشتر بخوانید »مجموعه داستان یکسومِ چپِ چشمِ چپ نوشتهی ساحل نوری
مردک کم بود، آنقدر که وقتی از حیاط رد میشد، سایهٔ عصرش هم بلند نبود. آنقدر کوتاه که انگار از سر و پا گرفته و فشارش داده بودند. روی کلهٔ گردش جادهای داشت که دورتادورش را موهای کمپشت خاکستری گرفته …
بیشتر بخوانید »داستانک “جنگ بود” نوشتهی ولفگانگ بورشرت/ برگردان: مصطفا صمدی
کارخانهدار پرسید: «همهی مردم یک چرخ خیاطی، یک رادیو، یک یخچال و تلفن دارند. حالا چی تولید کنیم؟» مخترع گفت: «بمب.» جنرال گفت: «جنگ.» کارخانهدار گفت: «اگر راهی دیگری وجود ندارد، چرا که نه.» مردی با روپوش سفید اعدادی را …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “انتقام چمن” نوشتهی ریچارد براتیگان/ برگردان: علیرضا طاهری عراقی
مادر بزرگ من در تاریخ طوفانی آمریکا برای خودش یک پا فانوس دریایی است. توی یکی از شهرستانهای کوچک ایالت واشنگتن قاچاق مشروب می کرد. غیر از این خیلی هم زن خوش قوارهای بود، نزدیک صد و هشتاد قد داشت …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “مسیح” نوشتهی ماریا فرناندا آمپوئرو/ برگردان: شایان جوادی
ماریا فرناندا آمپوئرو (اکوادور، ۱۹۷۶) ماریا فرناندا آمپوئرو نویسنده و روزنامهنگار اکوادوری (زادهی ۱۴ آوریل ۱۹۷۶ در گوایاکیل) است. تمام کارهایی که تا کنون از وی منتشر شده، در ژانرهای داستان کوتاه یا ناداستان است. موضوع عمدهی کارهای او خشونت …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “شوالیه، مرگ و شیطان” نوشتهی ولادی کوسیانسیچ/ برگردان: یاشین آزادبیگی
ولادی کوسیانسیچ (آرژانتین، ۱۹۴۱) Vlady Kociancich دانشجوی خورخه لوئیز بورخس بود و اولین مجموعه داستانش با عنوان شجاعت را در سال ۱۹۷۰ منتشر ساخت. رمانش هشتمین شگفتی (۱۹۸۲) با استقبال خوبی در اسپانیا و آرژانتین روبهرو شد. بعد از آن …
بیشتر بخوانید »داستان کوتاه “عشق اول” نویسنده: ایساک بابل/ برگردان: نیلوفر آقاابراهیمی
ده سالم بود که عاشق زنی به اسم گالینا اپولانُونا شدم. نام خانوادگیاش رابتسوا بود. شوهرش افسری نظامی بود که به جنگ روسیه با ژاپنیها اعزام شده و در اکتبر ۱۹۰۵ بازگشته بود. او با خودش تعداد زیادی صندوق آورده …
بیشتر بخوانید »نمایشنامه “روزهای خوشی(قسمت دوم)” نوشتهی ساموئل بکت/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری
برای خواندن پردهی اول به لینک زیر مراجعه کنید. پردهی اول پردهی دوم صحنه مانند قبل است. وینی تا گردن در تپه فرو رفته است. کلاه بر روی سرش و چشمهایاش بسته است. سرش را نه میتواند بچرخاند و نه …
بیشتر بخوانید »نمایشنامه “روزهای خوشی(قسمت اول)” نوشتهی ساموئل بکت/ برگردان: صفورا هاشمی چالشتری
ترجمهی این نمایشنامه تقدیم به پدرم مردی سرشار تنها او به من آموخت که چهگونه زندگی کنم و چهگونه دوست بدارم و مادرم که داستانهای همهی عالم را در سینه دارد. ___________________________ شخصیتها وینی: زنی حدودن پنجاهساله ویلی: مردی حدودن …
بیشتر بخوانید »داستانک “به دست گرفتن اوضاع” نوشتهی جین هامونز/ برگردان: مهدی قاسمی شاندیز
جین هامونز (Jane Hammons) دارای مدرک کارشناسیارشد در مطالعات آمریکا از دانشگاه نیومکزیکو، و برندهی جایزهی آموزگار برجستهی دانشگاه برکلیست. علاوه بر تدریس، او به نویسندگی نیز علاقه دارد. داستان معروفش “سرزمین بیهوا”۱ در کتاب “نکته-داستان: مجموعه داستانهای ۲۵ کلمهای …
بیشتر بخوانید »