“ناکجا”
نزدیکتر بیا
من خانه توام
و صخره نبضم
که میزند بالا
نزدیکتر بیا
خاک دروغی از جنس زمین است
که راست راست آدم میبلعد
اما تو خاک نیستی
خاکی نیستی که در گور تمام شوی
از آب آمدی
که به آب برگردی
نافت را با دروغ بریدهاند
نزدیکتر بیا
تو مثل دانهای که در آب جوانه زدی
هنوز دانهای
و دریا بزرگتر
نزدیکتر بیا
پدری نیست اینجا
که عصای لاما به آب زند
تا خشک شوی و خاکی
نزدیکتر بیا
آبی که در آن غرق شده بودی
دریا نبود
تو کوچک بودی
و دریا بزرگتر
قدری که زمین نیوفتی
نز دی تر بی
مرجان دشتی