“تمهید”
خانه را که برعکس کنی
تو میدانی
بالای آن همه حقیقت
نگاه میکنم به کسی
که در زیر زمین خانهام
خانهای میسازد و میرود
ابرو انداخته بالا
به آشپزخانه میرسد
و از کرم ونگوگ زده بیرون میپرند
سیب زمینیها
تا در دهان مشتری سرو شوند
و در دهان خوردنی سفت
دستی پشت هم
راه میرود در اتاق
و دست میزند
که اول شدهام
در پاهای زنم
خلافکاری راه میرود
که خلاف همه است
پایش را در میزهای بی سرنشین
تکاف میکند
تا خلبان
پروازش نرسد به سپتامبر
من اگر تمهید بودم
هیچ اتفاقی را
در خانه برعکس نمیکردم