اغلب باور عمومی بر این است که عصر ارتباطات، عصر بروز انسان است. همان چیزی که انسان از بدو تولد خواسته باشد و ناخواسته توسط قوانین و باید و نبایدها، محصور شده است. ناگهان فرصتی چون فعالیت در شبکههای اجتماعی برایش فراهم میشود که به نظر، ساختاری متفاوت با جوامع واقعی نیز دارد. اینجا درست همانجاست که نه قانونی وجود دارد نه سلطهی قدرت؛ اینجا هر چقدر دل بخواهد، میتوان به لذتها پاسخ داد. یکی از شبکههایی که در چندسال اخیر قابل توجه میلیاردی کاربران بوده است، شبکه جهانی اینستاگرام است که عمد دارم ساختار این شبکه را مخصوصن در ارتباط با ساختار شخصیتی فروید تطبیق بدهم تا در آخر نتیجه تطبیق این دو مدل قابل تشخیص شود. طبق نظریه ساختار شخصیت فروید، نهاد انسان هنگام تولد تا لحظه مرگ در او وجود دارد، نهاد منطق و قانون را نمیپذیرد و میخواهد به هر آنچه میخواهد دست پیدا کند. نهاد انسان، در طول زندگی به واسطه قوانین، شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مدام دست به سرکوب خواستهها، آرزوها و لذتها میزند؛ به همین خاطر ورود به دنیای که قانون و تابویی در آن وجود ندارد تا حد زیادی میتواند این زمینه را برای هشیاری ناخواگاهش فعال کند. حال چگونه این زمینه فراهم میشود؟ مهمترین بخش شبکه اینستاگرام (موتور جستجو) است که عهدهدار به وجود آوردن همین زمینه است؛ درست همانجا که مرز دنیا از بین میرود و شرق به غرب و شمال به جنوب بهم وصل میشوند و همه نوع اطلاعاتی از قبیل تصویر، موسیقی، اخبار، هنر، مد و… در دسترس کاربران قرار میگیرد. در این راستا مدت زمان کوتاهی لازم است تا اینستاگرام با چند جستجوی یک کاربر تازه وارد، از ضمیر نیمه هشیار او مطلع شود؛ طی همین فرایند اینستاگرام به کاربر فرصت ساخت و فعال سازی یک صفحه شخصی نیز میدهد؛ مصداق این صفحه شخصی همان فرصتی است که جوامع واقعی به یک شخص،برای بروز خود میدهند، البته با در نظر رفتن اداب اجتماعی، آداب معاشرت و استانداردهایی که یک جامعه تعریف کرده است؛ این استانداردها شامل پوشش تا ادبیات شخص برای بیان ایدهها و نظراتش میشود، که البته در نگاه اول شخص به این فکر نمیکند که فعالیت در صفحه شخصی نیازمند قانون خاصیست اما در ناخوداگاه او این موضوع که باید با در نظر گرفتن دید و تفکر اشخاص نسبت به خود فعالیت داشته باشم، اتفاق میافتد که اتفاقن در این شبکه جهانی، یک چهره مشهور در قارهای دیگر تا خانواده، همکلاسی، فامیل و… نیز حضور دارند پس در عین حال این دنیای بی مرز هم بی نهایت کوچک هم بی نهایت بزرگ تلقی میشود. بنابرین کاربران بدون آنکه بدانند، لذتجویی کاذب را در قسمت جستجو به دست میآورند و صفحه شخصی خود را نیز مطابق الگوی حضور در اجتماع واقعی، راهاندازی میکنند. اما قسمت مهم دیگر این شبکه همچنان باقیست و آن هم بخش پنهان این شبکه است؛ جایی که در آن نهاد ناهشیار انسان، هشیار شده است و اجازه هشیار ماندن نیز میدهد؛ بسیاری از اوقات ما را راضی نگه میدارد تا همچنان حضور گستردهای برای فعالیت داشته باشیم، همچنین بسیاری از اوقات نجات دهنده است از آن که جهت ناخودآگاهمان ارضا میشود. این بخش مهم قسمت (ذخیرهشدهها) است. کافیست همین حالا سه خط گوشه سمت چپ بالا را باز کنید و نگاهی به قسمت ( ذخیرهشدهها) بیندازید، مسلما چیزهایی ذخیره نگهداشتهاید که هرگز مایل به انتشار آنها در صفحه شخصیتان نیستید؛ بنابر چنین مهندسی اجتماعی نتیجه خواهیم گرفت، که ما با کپیای از اجتماع واقعی طرف هستیم، جایی که در آن برای خواست سیاستمداران و مردان قدرت تربیت میشویم.