خانه / داستان / داستان کوتاه “باز هم داستان بنویس” نوشته‌ی سمیرا مسعودی

داستان کوتاه “باز هم داستان بنویس” نوشته‌ی سمیرا مسعودی

حتماً باید راهی باشد تا بتوانم در داستانم چروک‌های روی پیشانی‌ات را عمیق‌تر نشان دهم. موهایت بلوند نیست قهوه‌ای کمی روشن است، اما خودت یک بار گفتی موهایت را که بلوند می‌کنی چروک‌های روی پیشانی‌ات بیش‌تر خودشان را نشان می.دهند. من کک‌و‌مک‌های روی پوست سفید صورت استخوانی‌ات را دوست دارم؛ اما راهی ندارم جز این‌که آن‌ها را زشت توصیف کنم. همین حالا که داری داستان مدرن‌ات را می‌خوانی و می‌دانم که هرگز نمی‌توانم چیزی بهتر از آن یا حتی مانند آن را بنویسم، راهی ندارم جز آن‌که سعی کنم روی پوسته‌های کنار ناخنت تمرکز کنم و فکر کنم چقدر فرم ناخن‌هایت را با جویدنشان از بین برده‌ای. تو هیچ‌وقت سعی نمی‌کنی مثل من حتماً کمی از زنانگی خودت را چاشنی داستان‌هایت کنی، ذهن تو فراتر از جنسیت‌ها پرواز می.کند، فراتر از تمام محدودیت‌ها.
وقتی می‌بینم تمام عناصر داستان مدرن را به‌درستی در داستانت به کار بردی، باید سعی کنم بتوانم تعداد آن کک‌ومک‌های قهوه‌ای روی صورتت را در حالی که لایه‌ای از کرم ضدآفتاب را ناشیانه برای پوشاندنشان به صورتت مالیدی، بشمارم.
به برگه‌های توی دستانت نگاه می‌کنی و نگاهت خط به خط روی برگه حرکت می‌کند و هر خط که تمام می‌شود دستانت را کمی پایین‌تر می‌آوری و سکوت در سالن هم عمیق‌تر می‌شود. می‌دانم این سکوت چه معنایی دارد باز هم همه را شگفت‌زده کرده‌ای. تو این بار هم ماهرانه توانستی از یک عنصر واقعی داستانی مدرن و بدون اطناب بسازی و این منم که همیشه چند صفحه‌ای در داستانم اضافه است و همهی حاضرین موافقند که باید حذف شوند و هیچ اهمیتی ندارد که ماه‌ها برای نوشتن آن چند صفحه تلاش کرده بودم.
نمی‌دانم چرا وقتی درحال خواندن داستانت هستی پاهایت را تکان می‌دهی. یک بار گفتی این راهی برای مقابله با اضطراب است، اما اضطراب برای تو چه معنی دارد وقتی حتی یک ایراد هم در داستانت پیدا نمی‌کنند! دلم می‌خواهد یک بار از تو بپرسم مثلاً همان دفعه‌ی قبل که داستانت را با داستان‌های «ریموند کارور» مقایسه می‌کردند، چطور توانستی اضطراب داشته باشی و باز هم پاهایت را تکان دهی؟ به صورت آدمهای توی سالن نگاه می‌کنم و نمی‌دانم این لبخند ملایم روی صورتشان نشان چیست؟ یعنی هیچ‌کدام‌شان آرزو نمی‌کنند کاش جای تو بودند؟ هیچ‌کدام‌شان دل‌شان نمی‌خواهد که دیگر نتوانی این‌قدر خوب بنویسی؟ کاش لااقل یک نفرشان پیشنهادی به تو می‌داد که می‌توانست داستانت را بد کند و تو می‌پذیرفتی؛ اما آبی از این‌ها هم گرم نمی‌شود!
می‌دانم که تو همین حالا که در حال خواندن داستانت هستی، ایده‌ی داستان بعدی‌ات را هم در ذهن پرورانده‌ای. همین چند روز پیش که گفتی چند وقتی است نمی‌توانم بنویسم و داستان‌هایم خوب از آب در نمی‌آید عجب قندی در دلم آب شد. با خودم گفتم چند وقتی نمی‌نویسی و از نظرها محو می‌شوی. اصلاً از کجا معلوم که حالاحالاها بتوانی دوباره بنویسی و سال دیگر این‌موقع حتماً هیچ‌کس تو را به یاد ندارد؛ اما امروز چند روزی بیش‌تر نگذشته بود که یک داستان مدرن دیگر نوشتی و با خنده برگه‌های پرینت‌شده را در دستانت نشانم دادی. من داستانت را قبل از این‌که برای بقیه بخوانی خواندم اما الان کلمه‌ای از آن را یادم نیست چراکه باید سعی کنم بفهمم خط خنده‌ی کنار لب‌هایت از دفعه‌ی قبل چقدر عمیق‌تر شده و چهل‌سالگی چقدر توانسته بر تو غلبه کند. یک بار گفتم: به‌نظرت چهل‌سالگی چه فرقی با دیگر سن‌ها دارد؟ درحالی‌که آینه‌ی ماشین را تنظیم می‌کردی گفتی: فکر نکنم فرق زیادی داشته باشد؛ ولی من که چهل‌ساله‌ام نیست، سی‌وهشت سالم است.
شاید اگر بتوانم تو را به سنت حساس‌تر کنم بتوانم تمرکزت را بگیرم و بحران نزدیک‌شدن به میان‌سالی طوری مغلوبت کند که دیگر داستان کوتاه را رها کنی و مثلاً چیز دیگری بنویسی. شاید از آن رمان‌هایی که مردم دستشان می‌‌گیرند و در حین خواندنش شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفیدشان را تصور می‌کنند.
در میان خواندن داستانت سرفه می‌کنی و سرفه‌ات قطع نمی‌شود. اصلاً شاید همین سرفه‌ها هم بتواند رشته‌ی افکارشان را پاره کند و دیگر آ‌ن‌قدر‌ها هم داستانت برایشان جذاب نباشد. من داستانت را خواندم مطمئنم که آن‌موقع این‌قدر طولانی نبود. پس چرا حالا آن‌قدر به‌نظرم طولانی‌تر می‌آید!
هرچقدر داستانت طولانی‌تر باشد من بیش‌تر مجبورم دنبال زشتی‌هایت بگردم تا بتوانم آن‌ها را به داستانم اضافه کنم. مثلاً صفحه‌ی پیش را که می‌خواندی من اصلاً نفهمیده بودم که از ماه گذشته تا الان چاق‌تر شده‌ای. باید یادم بماند که حتماً بعد از تمام‌شدن داستانت آرام در گوشت بگویم باید رژیم بگیری.

درباره‌ی تیم تحریریه آنتی‌مانتال

تیم تحریریه آنتی‌مانتال بر آن است تا با تولید محتوای ادبی و انتشار آثار همسو با غنای علمی، هرچند اندک در راستای ارتقای سطح فرهنگی جامعه سهیم باشد. امیدواریم که در این مسیر با نظرات و انتقادات خود ما را همیاری‌ کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *