شعر «زندگی نامهی بسته» از «هیوا باجور» تیم تحریریه آنتیمانتال می 19, 2020 شعر ۰ طوری تیر خوردهام که سیرم کرده جنگ و هرطور چنگ میزنم نمیتوانم سقوط کنم روی حرفی که پای خودش مینویسد امضا به اندازهی خیلی گریه میپاشم با اینهمه نه مادرم که باشم نه پدر که صاحب خواهرانم پسریام که تبعید … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری