داستان “عبور” نوشتهی هانیه سلطانپور تیم تحریریه آنتیمانتال فوریه 16, 2024 داستان ۰ سه روز پس از طلاقمان فهمیدم که تنهاتر نشدهام. و این همانچیزی بود که خوشحالم کرد اما هنوز حزن تنهایی مزمن سالهای گذشته روی سینهام سنگینی میکرد و وزنش را روی استخوانهای قفسهی سینهام حس میکردم. آدمها معمولا درباره تنهایی … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری