شعری از “مهدی محمودی” تیم تحریریه آنتیمانتال آوریل 8, 2022 شعر ۱ غم قدم میزد روی خط افق هایهای و خورشیدها سرخ از گریه خونیتر میشدند بیصدا تا غروب کنند و خواب سراغ مرا از شب بگیرد جفتپاهایم را چه کسی قلم کرد وقتی که من راه رفتم روی خطی سپید و … بیشتر بخوانید » اشتراکگذاری